سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عنایت شهید باکری

 ماجرای عنایت شهید «باکری» در خاکسپاری شهدای گمنام خوی 

ماجرا از آنجا آغاز شد که پیرو پیگیری‌های مردم و مسئولان شهرستان خوی، سردار باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین، با خاکسپاری پیکرهای طیبه دو شهید گمنام در سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (ششم اردیبهشت‌ماه سال جاری) موافقت کرد، اما هنگامی که در مورد مشکلات محل تدفین و نبود جاده و اتفاقات زیستی-رفاهی و دیگر زیرساخت‌های مورد نیاز به وی گزارش داده شد، خطاب به مسئولین شهر خوی اینگونه نوشت:

«آقای مهدی باکری فرمودند: سریع جاده‌ سازی، آب، برق، (آب ولو با تانکر و منبع ثابت) تأمین شود. درختکاری در حد مقدورات انجام گیرد. تا قبل از تدفین موارد انجام شود. جهت قبله نیز مراعات گردد. با توکل به خداوند سبحان 22/1/91 - باقرزاده»

 

افتخار این میزبانی آن‌چنان مسرت‌بخش بود که موجی از شور و اشتیاق در بین مردم شهید‌پرور «خوی» به وجود آمد...

ستاد و کمیته‌ها تشکیل شد، تمام امکانات و مقدورات با همت شهرداری به کار گرفته شد...و نهایتاً با تلاش‌های شبانه‌روزی تمامی آنچه که درخواست شده بود، انجام گرفت.

 

با فرا رسیدن روز موعود مردم با برگزاری مراسمی باشکوه، حماسه‌ای بزرگ و ماندگار در تاریخ شهر خوی خلق کردند و بار دیگر به تبعیت از فرمانده همیشه پیروز عاشورا کاری کردند از جنس کارهای شب‌های عملیات دفاع مقدس.

حال و روز شهر فرق کرده است، دو تن از اصحاب کربلایی آقا مهدی، جایگاه ویژه‌ای در قلوب مردم شهر پیدا کرده‌اند. دوباره در شهر عطر و بوی کربلائی‌های لشکر عاشورا پیچید.

چند روز از مراسم هفتمین روز خاکسپاری شهدای گمنام تپه شهدا گذشت و شهردار خوی، همان رزمنده، ایثارگر و برادر دو شهید بزرگوار، اینگونه روایت حرکت بزرگ و جهادگونه خویش را به سردار باقرزاده گزارش کرد:

برادر بزرگوار سردار باقرزاده

رئیس کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح

با سلام و احترام

در اجرای دستور مبارک و مطاع شهردار شهید آقای مهدی باکری رضوان الله علیه؛ عملیات آماده‌سازی تپه‌ی شهداء خوی در زمینی به مساحت دو هکتار در تاریخ 31/1/91 با رمز مقدس یا زهرا سلام الله علیها و با توکل به خدای سبحان آغاز و با به کارگیری تمام توان عملیاتی، اجرائی و مالی شهرداری، مسیر منتهی به محل دفن شهدای گمنام به طول دو کیلومتر جاده‌سازی تسطیح و مورد بهره‌برداری قرار گرفت.

شهرداری با فراخوان پیمانکاران برق‌رسانی و اخذ پیشنهادات، اقدام به عقد قرارداد کرد و با کاشت 27 اصله تیر برق فشار قوی، موضوع برق‌رسانی به محوطه انجام گرفت و با کاشت 12 اصله تیر چراغ برق در محوطه تپه، سیستم روشنائی هوشمند محوطه، با به کارگیری چراغ‌های سبز دور محیط محل دفن شهدا راه‌‌اندازی گردید.

 

منبع آب شرب سالم با تانکر ثابت سه هزار لیتری در محل تأمین شد و با تعبیه دو چشمه سرویس بهداشتی و لوله‌کشی آب، آبشخور محوطه تأمین شد و جهت رفاه بیشتر زائران، سکوی نماز در محل احداث گردید.

 

موضوع جهت‌یابی دقیق قبله با مساعدت واحد فنی ارتش جمهوری اسلامی انجام یافت و قبور مبارک و مطهر شهدا در محاذات قبله حفر گردید.

 

کلیه ظرفیت ناوگان اتوبوس‌رانی جهت ایاب و ذهاب روز تدفین در نظر گرفته شد و برای رفاه حال بیشتر مشایعین دو پارکینگ مجزا برای خودروهای سواری و اتوبوس در مجاورت محل آماده‌سازی شد.

عملیات آماده‌سازی محوطه 24ساعت قبل از مراسم تدفین با عنایت خاصه ارواح طیبه شهدای شاهد، و نظر و نگاه خدائی شهید شهردار آقای مهدی باکری، به اتمام رسید.

شهردار خوی-کربلایی خلیلی

به اذعان مردم و مسئولین شهر اگر دست عنایت خاص شهیدانی همچون شهید والامقام مهدی باکری بر سر تمامی امور دیده شود، همت‌ها و اراده‌ها برای قدم نهادن در مسیر نورانی خدمت به آنان بلند، و دلها عاشقانه متوجه حضرت حق خواهد شد...

 

و سردار باقرزاده نیز در مقام پاسداشت و شکر الهی، به نامه حاج یوسف کربلایی اینگونه پاسخ داد:

آقای شهردار سلام

از این که دستور آقا مهدی را مخلصانه انجام دادید، بی نهایت سپاسگزارم.

شهردار محترم خوی برادر ارجمند جناب آقای حاج یوسف کربلایی خلیلی

آقا «مهدی باکری» هم مثل شما شهردار بود. و او حالا شهردار «مُلکی» است که «مَلَک» به آن غبطه می‌خورد: «عَندَ مَلیکٍ مُقتدر».

آقا مهدی تعریف تازه‌ای از شهر و شهرداری داد، او شهردار شهری بود که جغرافیای آن را با پای «همت» می‌پیمود. جغرافیایی که از تلاقی «دجله» همیشه جاری تکلیف و «فرات» همیشه جوشان «ولایت» ساخته می‌شد و در فرازگاه آن، خیمه‌‌ی «عاشورا» بود.

«عاشورا»، آرمان‌شهر «قمر منیر بدر» بود که هیچگاه به محاق فراموشی سپرده نخواهد شد. نه مگر، فرمان او امروز هم راهکار قرب الی الله است.

از اینکه شما شهردار «ولی شناس» دستور پرچمدار عاشوراییان را لبیک گفتید و بر فراز گنبد گمنامی «اهل خُمول»، منور ایمان، روشن نمودید و با آبرسانی بهنگام، تشنگان آبراه معرفت را سقایت فرمودید؛ باز هم سپاسگزارم.

اگر حافظ خوش سخن بود، دیگر نمی‌سرود که:

رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس

گویی «ولی شناسان» رفتند از این ولایت

اجر شما با شهردار آرمان‌شهرِ «عاشورا»، آقا «مهدی باکری»

آری حدیث دلدادگی به شهیدان این‌چنین است...

منبع: پایگاه فرهنگی و اطلاع رسانی مفقودین و شهدای گمنام

و 598


+نوشته شده در جمعه 91/2/22ساعت 12:20 عصرتوسط شاهد | نظر