سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آغازبیست و چهارمین سال رهبرى حضرت آیت الله العظمی خامنه‏اى

 یک حقیقت، دو تجلى 

از دغدغه‏هاى رهبران هر انقلابى، عصر پس از بنیانگذار آن است. دشمنان هر انقلاب براى نابودى آن، معمولاً دوران گذار از معمار اصلى انقلاب را نشانه مى‏روند. رحلت امام خمینى(ره) بنیانگذار نظام جمهورى اسلامى در چهاردهم خرداد سال 68 در شرایطى بسیار حساس اتفاق افتاد. تحلیل‏هاى دشمنان بر این بود که پایان عمر امام خمینى، پایان کار انقلاب اسلامى را نیز رقم خواهد زد. آسوشیتدپرس بلافاصله پس از رحلت امام خمینى اعلام کرد: «با رفتن (امام) خمینى، انقلاب اسلامى به پایان رسید.»

اما تدبیر دوراندیشانه امام خمینى(ره) براى احیاى نظریه ولایت فقیه و تثبیت آن در قانون اساسى جمهورى‏اسلامى، بر فرضیات دشمنان خط بطلان کشید. ساعاتى پس از رحلت امام خمینى، على‏رغم فقدان جانسوز این رهبر فرزانه، مجلس خبرگان در حرکتى مدبرانه و به هنگام، آیت الله خامنه‏اى را به عنوان رهبر جدید جمهورى اسلامى معرفى کرد. حضور میلیونى مردم ایران در مراسم تشییع پیکر مطهر امام خمینى(ره) و حمایت بى دریغ آنها از انتخاب مقام معظم رهبرى، با طرح شعارهایى مانند: «اطاعت از خامنه‏اى، اطاعت از امام است»، مهر تائیدى بر انتخاب بجا و شایسته مجلس خبرگان رهبرى بود.

در نظام جمهورى اسلامى، نقش رهبرى، کلیدى و بنیادین است. او فردى آگاه به دین، زمان شناس، قاطع و با تقوا است که سیاستهاى کلان نظام را براساس رهنمودهاى اسلام تعیین مى‏کند. به تعبیر حضرت آیت الله خامنه‏اى: «رهبرى یعنى آن نقطه‏اى که مشکلات لاینحل دولت به دست او حل مى‏شود. او حقیقت را براى مردم روشن و توطئه‏هاى دشمن را بر ملا مى‏کند، به مردم امید مى‏دهد و از تمامیت انقلاب در مقابل توطئه‏گران دفاع مى‏کند.»

آیت الله خامنه‏اى در حوزه‏هاى علمیه و دوران سخت مبارزه، به بالندگى رسید و به عنوان نویسنده‏اى متبحر و خطیبى توانا و مجاهدى نستوه از آن پایگاه برخاست و از آغاز نهضت اسلامى، یار و پیرو راستین امام خمینى بود و در رشته‏هاى مختلف علمى به ویژه اسلام شناسى، فقه و تاریخ اسلام صاحب‏نظر شد. چنانکه امام راحل درباره ایشان فرمود: «جنابعالى را یکى از بازوهاى تواناى جمهورى اسلامى مى‏دانم و شما را چون برادرى مى‏شناسم که آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن هستید و از مبانى فقهى مربوط به ولایت فقیه جداً جانبدارى مى‏کنید. در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى، از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید روشنى مى‏دهید».

یک بررسى کوتاه از مدیریت مقام معظم رهبرى، نشان مى‏دهد که در طول بیست و چهار سال گذشته، سکاندار کشتى انقلاب اسلامى، على‏رغم توفانهاى تند سیاسى در منطقه و جهان، انقلاب را به سلامت به ساحل نجات رهنمون کرده است. اکنون هوشیارى، توانمندى و درایت رهبر معظم انقلاب در استمرار راه امام خمینى و ارتقاى جایگاه جمهورى اسلامى ایران در جهان بر کسى پوشیده نیست و دشمنان نظام از این همه درایت و هوشمندى، انگشت حیرت به دهان گرفته‏اند.

ارزیابى هنر مدیریتى رهبر معظم انقلاب در طول سال‏هاى گذشته که انقلاب اسلامى را به سلامت از دل توفان‏ها عبور داد، اگر چه در ده‏ها کتاب هم نمى‏گنجد اما در عین حال موضوع مهمى است که نمى‏توان از کنار آن به سادگى گذشت. آنهایى که از نزدیک دستى بر تاریخ دارند، از یک بیمارى شایع به نام حجاب معاصرت در میان راویان و تحلیل‏گران تاریخ سخن مى‏گویند. چه بسیار تاریخ‏دانان و تاریخ‏نویسانى که درپرده و حجاب معاصرت، از ضبط و تحلیل مهم‏ترین وقایع تاریخى هم‏عصر خود غفلت ورزیده‏اند اما رنج‏ها و مشقت‏هاى طاقت‏فرسایى را براى ضبط و روایت برهه‏هایى دور از یک دوره تاریخى متحمل شده‏اند که از ارزش و اعتبار چندانى برخوردار نبوده است. این بیمارى، در عصر حاضر به تجربه در آمده و نه تنها گریبان اهل تاریخ، که اهل سیاست، فرهنگ، هنر، دانشگاهها، حوزه‏هاى علمیه، عالمان دینى، رجال مذهبى و اصحاب رسانه را نیز در برگرفته است.

این روزها در حالى بیست و چهارمین سال انتخاب حضرت آیت الله خامنه‏اى را به عنوان رهبر و سکاندار نظام اسلامى فرا روى داریم که در کمتر برگه تقویم و یا رسانه و مطبوعه‏اى، از این انتخاب هوشمندانه و سرنوشت‏ساز نام و یادى به میان مى‏آید.

شاید از آن روست که اهل شعر و ادب و غزل مى‏گویند هر چه ذوق هنرى است در توصیف و استعاره و کنایه و تشبیهى است که از هلال و بدر و محاق و مهتاب و گیسوى شب و کمان ابروست و کمتر سخن از خورشید و آفتابى به میان رفته که جهان در پرتو نور آن تجلى یافته است.

به جهت تقریب به ذهن و نه مشابهت، علماى فلسفه و عرفان، تعبیرى در توصیف واجب الوجود دارند که مى‏گویند «هو مستور لشده ظهوره و هو مخفى لشده وجوده» یعنى ظهور و وجود بارى‏تعالى آن قدر آشکار و محسوس است که از شدت ظهور، از دیدگان مخفى مانده است. به راستى چرا در این سال‏ها که از ریز و درشت حوادث گفته‏ایم، از تهدیدات بنیان برافکن سخن رانده‏ایم و فراز و نشیب‏هاى انقلاب را به روایت و تحلیل نشسته‏ایم و بر عبور از این توفان‏ها و تلاطم‏ها بالیده و افتخار کرده‏ایم، کمتر از تدبیر و هوشیارى و رهبرى داهیانه سکاندار نظام اسلامى در دهه دوم و سوم انقلاب سخن به میان آورده‏ایم، تهدیداتى که اگر تنوع و حجم آن بیشتر از دهه اول انقلاب نباشد، لااقل همسان و همسنگ آن است، اگر چه معتقدیم از رهبرى امام راحل و معمار این انقلاب الهى نیز به مشتى از خروار بسنده کرده‏ایم.

  خورشید در آینه خورشید

امام، بخشى از این بار مسؤولیت را در زمان حیات خویش بر دوش کشید و با تعابیرى بلند و رسا در توصیف فرزند رعنا و برنایش فرمود: یکى از بازوهاى پرتوان جمهورى اسلامى... برادرى آشنا به مسایل فقهى و متعهد به آن... از جمله افراد نادرى که چون خورشید روشنى مى‏بخشد.... متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست... کسى که آواى دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین طنین‏انداز است... سربازى فداکار در جبهه جنگ و معلمى در محراب، خطیبى توانا در جمعه و جماعات و راهنماى دلسوز در صحنه انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء على الکفار و رحماء بینهم... من آقاى خامنه‏اى را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند... ایشان از اجتهادى که لازمه ولایت فقیه مى‏باشد، برخوردارند... ایشان الحق شایسته رهبرى‏اند، با بودن آقاى خامنه‏اى شما خلاء رهبرى ندارید و... و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانى خود در میان مردمى که دست بیعت به سوى ایشان دراز کرده بودند، فرمود: ما با خدا پیمان بسته‏ایم راه امام خمینى را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ‏یک از آرمان‏هایى که به وسیله امام ترسیم شده، چشم‏پوشى نخواهیم کرد.

آرمان‏هایى چون پیگیرى سیاست نه شرقى و نه غربى، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگى دنیاى اسلام، وفادارى به اصل ولایت فقیه، استقلال و خودکفایى کشور، حرکت به سمت استعدادهاى جوشان داخلى و ساختن جوانان و اصلى شمردن مسأله فلسطین.

  عوامل مؤثر در سرعت عمل خبرگان‏

سرعت عمل مجلس خبرگان رهبرى در دوره اول در انتصاب حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى به مقام منیع ولایت و زعامت و رهبرى انقلاب اسلامى یک حادثه فوق‏العاده مهم تاریخى بود. این اقدام که هر چه زمان از آن مى‏گذرد بر ارزش‏هاى آن افزوده مى‏گردد، حقیقتى را به اثبات رساند که امروز در محضر قضاوت تاریخ واقع گردیده و امروز که در آستانه بیست و سومین سال آن قرار گرفته‏ایم، نمى‏توانیم آن را در ظرفیت این مختصر بگنجانیم.

در واقع سه عامل مهم منجر به سرعت عمل مجلس خبرگان در انتخاب رهبر در یک شرایط حساس براى اقدام به یک انتخاب صحیح شد که این سه عامل هرگز جدا از هم نبوده‏اند، بلکه مانند یک مثلث، سه ضلعى یکپارچه‏اى را تشکیل داده‏اند که کاملاً مکمل یکدیگرند که به اختصار به هر یک از این عوامل دخیل ذیلاً اشاره مى‏گردد.

اولین اصل که در این موضوع دخالت داشت، وجود نفوذ معنوى امام راحل بود. همه رجال سیاسى، مذهبى و نخبگان جامعه اعم از علما و فضلا و اهل تقوا بلاشک تحت تأثیر عظمت و قدرت نفوذ معنوى او قرار داشتند، او بر دل‏ها حاکم بود، او دستاورد سال‏ها مبارزه بود، همه از دل و جان با او هم‏پیمان شدند تا رهنمودها و فرامین او را عملیاتى کنند که فرموده بود: «من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش مى‏کنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد.»

پیام‏هاى این‏چنینى در روح اعضاى خبرگان رهبرى دمیده شده بود و به عزم و اراده و تحرک آنها قدرت بخشیده و سبب شده بود به تعهدات انقلابى، اسلامى، دینى خود به خوبى عمل کنند. از طرفى باید مردم را در غم و اندوه از دست دادن امام و مقتداى‏شان تسلاى خاطر مى‏دادند تا راه، هدف و مقصد او را فراموش نکنند، چرا که فرموده بود: «باید آماده و مهیا باشیم، روزهاى حساس و تعیین‏کننده‏اى در پیش رو داریم و انقلاب اسلامى هنوز سال‏ها و ماه‏هاى تعیین‏کننده دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیشکسوتان جهاد و شهادت در همه صحنه‏ها حاضر و آماده باشند...» همین روح و اراده معنوى که بر مجلس خبرگان حاکم بود، برگرفته از معنویت و برکات وجودى امام راحل بود که در تصمیم خبرگان مردم در انتصاب بهترین جانشین مؤثر واقع گردید.

دومین اصل مؤثر در این تصمیم، اعضاى مجلس خبرگان بودند؛ کسانى که از متن جامعه و توسط مردم براى چنین امرى گزینش شده بودند تا از ادامه راه ترسیم‏شده امام، تخطى صورت نپذیرد. اعضاى مجلس خبرگان با خداى خویش و ملت و امام امت پیمان بسته بودند کسى را جایگزین امام خمینى(ره) کنند که همانند او باشد و در عمل از سلامت نفس، صلابت، شجاعت، رحمت، رأفت، درایت، سیاست، دقت و بصیرت خمینى‏گونه برخوردار باشد.

مجلس خبرگان که در یک دوره شش ساله در دوران امام راحل آزمون‏ها و خطاها را تجربه کرده بود، رهنمودهاى هشداردهنده سال 62 را آویزه گوش خود کرده بودند، پس باید کسى انتخاب مى‏شد که «بازوى توانمند جمهورى اسلامى»، «آشنا به مسائل فقهى و متعهد به آن» و «حامى مبانى فقهى مربوط به ولایت مطلقه فقیه» باشد. یعنى کسى را که امام درباره‏اش فرموده بود: «در بین دوستان و متعهدان به اسلام و مبانى اسلامى از جمله افراد نادرى هستید که چون خورشید روشنى مى‏دهید.» لذا خبرگان به مباحث جلسه صبح خبرگان که بحث شورایى بودن رهبرى مطرح شده بود، تمایل نشان نداد، اما همین که سخن از فرد پیش آمد، یکى از نمایندگان از رئیس و نایب رئیس سؤال کرد که «چرا نظر امام را نقل نمى‏کنید؟» با این جمله، چشم‏ها به نایب رئیس مجلس (هاشمى رفسنجانى) دوخته مى‏شود و همه از او مى‏خواهند که نظر امام راحل را بیان کند. او از راز سر به مهرى پرده برداشت و چنین گفت: «در چند مورد حضرت امام در جلسات خصوصى «آقاى خامنه‏اى» را به عنوان رهبر آینده کشور معرفى نمودند.» با ذکر این جمله صلوات مجتهدان عالى‏رتبه، صحن مجلس خبرگان را به لرزه در مى‏آورد و آیت الله العظمى خامنه‏اى به پشت تریبون مى‏روند و از نمایندگان مى‏خواهند که شخص دیگرى را به رهبرى برگزینند. ولى نمایندگان با صلوات پى‏درپى رهبرى ایشان را مورد تأیید قرار مى‏دهند.

سومین ضلع این مثلث یکپارچه، شخص حضرت آیت الله العظمى خامنه‏اى بود که از ویژگى‏ها و خصوصیات ممتازى برخوردار بود، به دلیل این‏که، معظم‏له سال‏ها درس‏آموخته امام و در سال‏هاى مبارزه بسیار خوش‏نام بود و پس از پیروزى انقلاب نیز حکم مسؤولیت‏هاى متعددى چون؛ نماینده امام در شوراى انقلاب، نماینده امام در ارتش و سپس شوراى عالى دفاع، امام جمعه تهران، نماینده مردم تهران در مجلس شوراى اسلامى، نماینده مردم در مجلس خبرگان رهبرى، رئیس شوراى انقلاب فرهنگى و هشت سال ریاست جمهورى را عهده‏دار بود و طبق قانون اساسى پس از امام، دومین شخصیت انقلاب و نظام شناخته مى‏شد. بالاتر از آن، شخصیت او داراى ابعاد فرهنگى، علمى، فقهى، سیاسى، هنرى، عبادى، اقتصادى، اجتماعى، اعتقادى، قرآنى و معنوى بود و البته شخصیت معنوى ایشان بر موارد دیگر غلبه داشت.

  چالش‏هاى پس از رهبرى‏

جابه‏جایى‏ها در حوزه قدرت، همواره با مشکلات عدیده‏اى در نظام‏هاى سیاسى رایج همراه بوده است، اما با ژرف‏نگرى‏هاى امام امت(ره) و درایت و اقتدار رهبر معظم انقلاب و حضور میلیونى مردم در مراسم تشییع بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران، این انتقال قدرت در نظام اسلامى با کم‏ترین هزینه انجام شد.

  مدیریت بحران‏

حضرت آیت الله خامنه‏اى در حالى توسط خبرگان این ملت براى رهبرى نظام اسلامى برگزیده شد، که کشور آبستن حوادث و مشکلات بسیار بود.

رحلت امام یک شوک سهمگین به دولت و ملت ایران وارد ساخته بود و دشمنان و بدخواهان نظام، چنگ و دندان‏ها سائیده و نشان مى‏دادند. تأسیسات زیربنایى کشور همچون آب، برق، گاز، مخابرات، راهها، فرودگاهها، خطوط راه آهن، پالایشگاهها و صنایع مادر، در دوران جنگ تحمیلى خسارات فراوان دیده بودند، ذخایر ارزى کشور به پائین‏ترین میزان خود رسیده بود و تأمین نیازهاى اساسى و اولیه مردم، تبدیل به یک دغدغه جدى شده بود.

تنظیم سیاست‏ها و اولویت‏هاى بازسازى کشور با عنوان برنامه اول توسعه اقتصادى کشور از چالش‏هاى نفس‏گیرى بود که در اولین سال رهبرى ایشان اتفاق افتاد.

یکى از مهم‏ترین ویژگى‏هاى مقام معظم رهبرى به اعتراف دوست و دشمن، مدیریت عالى و خلاقانه ایشان در شرایط حساس و بحرانى است. اداره یک جامعه در شرایط عادى، شاید کار دشوارى نباشد خصوصاً براى مدیران و رهبرانى که از تجربه لازم براى اداره جامعه برخوردار باشند، اما توانمندى یک مدیر و یک سکاندار کشتى در شرایطى ظاهر شود که در لحظات بحرانى و در میان توفان حوادث، کیان نظام را به سلامت به ساحل مقصود برساند.

جنگ اول خلیج فارس و حمله صدام به کویت، یکى از این عقبه‏هاى سخت و سرنوشت ساز بود که با تدبیر و هوشمندى رهبر معظم انقلاب، از آن به سلامت عبور کردیم. در جریان تجاوز صدام به کویت و ورود نیروهاى غربى به خلیج فارس و آغاز درگیرى‏ها، گروههایى که خود را اهل تحلیل و صاحب فهم و درک عمیق مى‏دانستند، با مشاهده شلیک چند موشک اسکاد به اسرائیل، از صدام به عنوان خالدبن ولید دوران یاد کردند و خواستار گشایش جبهه‏اى نظامى به نفع صدام در منطقه شدند اما با هوشیارى و تدبیر رهبرى که جنگ صدام و آمریکا را جنگ باطل با باطل نامیدند، انقلاب از دام درگیرى با دنیاى غرب آن هم در جبهه حمایت از صدام (!) به سلامت عبور کرد تا هوشمندى و درایت ایشان به رخ مدعیان کشیده شود.

ادامه دارد...

منبع:فارس نیوز


+نوشته شده در دوشنبه 91/3/15ساعت 1:50 عصرتوسط شاهد | نظر