سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
علامه مصباح و جریان انحرافی

قسمت دوم،تاریخ خبر:15/3/90

ولایت فقیه؛ آماج فراماسونری جدید

  * لزوم حرکت هماهنگ :ما باید در این دو جهت یعنی طرح کلان اسلام برای جامعه، و ارتباط درونی بخش‌های مختلف اسلام فعالیت کنیم. این که توقع داشته باشیم حقوق زن رعایت بشود یا مثلاً نکاح موقت درست اجرا شود، اما از سایر مسائل غفلت کنیم به جایی نمی‌رسیم. وقتی آموزش و پرورش ما گونه دیگری است؛ دستگاه‌های ارتباطی ما و فیلم‌ها طور دیگری است؛ اینترنت دائماً جوان‌های ما را بمباران می‌کند، در این شرایط، این که فتوای علما این است که این حلال یا حرام است، هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. آن مسئولی که دختر، پسر، عروس یا دامادش با همین مشکلات دست به گریبانند چطور می‌خواهد به صورت دیگری عمل کند؟ این تلاش‌ها وقتی ثمر می‌دهد که این مجموعه، هماهنگ حرکت کند. وقتی یک قدم پیش می‌رود همان یک قدم را همه بروند، نه اینکه در یک بخش جلو برویم و خیلی پیشرفت کنیم، اما قسمت‌های دیگر مورد غفلت قرار بگیرد. مثل انسان ناموزونی که دست و پایش خیلی دراز است، اما سرکوچکی دارد، به جایی نمی‌رسد. در آخر هم دست‌های درازش جایی گیر می‌کند و می‌افتد، سرش می‌شکند و نابود می‌شود. ما باید اسلام را در یک کل ببینیم که باید همه بخش‌هایش با هم متناسب و متوازن رشد کند. تصور اینکه می‌توانیم مسائل حقوقی زن را بدون توجه به مسائل دیگر اصلاح کنیم نادرست است. مخصوصاً اگر این مسائل با اعتقادات تماس داشته باشد. اگر خدای نکرده روزگاری بعضی مسئولان ما در اینکه احکام اسلام ابدی است و همیشه باید اجرا بشود تشکیک کردند، اساس اسلام زیر سؤال می‌رود. چندین سال از طرف عالیترین سطوح رسمی کشور به جامعه القا می‌شد که اسلام را طوری تعریف کنید که دنیا بپذیرد، و آنهایی که به فرمایش امام اسلام ناب را معرفی می‌کردند، متهم به خشونت می‌شدند. می‌گفتند: شما به اسلام خیانت می‌کنید؛ اسلام را به گونه‌ای معرفی می‌کنید که دنیا نمی‌پذیرد؛ باید طوری معرفی کنید که همه بپذیرند. همان‌طور که در کنفرانسی در آلمان معرفی کردند و حتی مارکسیست‌ها هم گفتند: اگر اسلام این است ما هم قبول داریم!

تلاش در جهت تغییر فرهنگ :باید توجه پیدا کنیم که کارمان یک اشکال اساسی دارد. وقتی مسائل اقتصادی شرایط زندگی را سخت کند، اگر بخواهیم به خانمی که طلاق گرفته بگوییم طبق دستور اسلام عمل کن؛ مهرت را بگیر و برو، نمی‌پذیرد. فرض کنید به اندازه چند ماه خرجش را هم بدهند، بعد از آن می‌خواهد چه کار کند؟مخصوصاً در جامعه‌ای که ازدواج مجدد برای یک خانم پسندیده نیست. در زندگی‌های قبائلی مسائل ازدواج این‌گونه پیچیده نبود؛ امروز کسی زن می‌گرفت، فردا طلاق می‌داد و همین خانم با مرد دیگری ازدواج میکرد.خیلی هم عادی بود ولی حالا این گونه نیست،دیگران زشت میدانند که خانمی که شوهرش از دنیا رفته است مجددا ازدواج کند.متأسفانه این مسئله در کشور ما به فرهنگی عمومی تبدیل شده است. ازدواج موقت را که اصلاً نمی‌توان حرفش را زد. بسیاری از افراد تصریح می‌کردند: ما به گناه کردن حاضریم، اما حاضر نیستیم ازدواج موقت داشته باشیم.یعنی ازدواج موقت را زشت‌تر از فحشا می‌دانستند! هنوز هم در گوشه و کنار جامعه چنین تفکری هست. این شرایط فرهنگی باید عوض بشود. تا این فرهنگ حاکم است این طور حکم‌ها اجرا نمی‌شود. ما باید برای تغییر فرهنگ جامعه برنامه‌ریزی داشته باشیم و مسئولان ما باور کنند که باید این کارها را انجام بدهند.

* لزوم توجه به مسائل اساسی باید حواسمان جمع باشد. تمام نیرو، وقت و کارمان را صرف یک موضوع جزئی نکنیم که معلوم نیست به جایی برسد یا نرسد. به نظر می‌رسد در عین اینکه هر کسی باید طبق شرایط خاص خودش و وظیفه، امکانات و تخصصی که دارد برای حفظ نظام و پیشبرد اهداف اسلام حرکت کند اما مهمترین کار توجه به مسئله کلان جامعه است. باید بیندیشیم این مجموعه فعالیتی که داریم در کجای این جامعه واقع می‌شود، چه تعاملی با سایر بخش‌ها دارد و چقدر شرایط اجرایش در جامعه فراهم شده است. اگر کسانی برخوردشان با مقام ولایت فقیه از نوع برخورد سیاسی با یک باند یا رقیب سیاسی باشد. یعنی سی و چند سال تلاش برای ولایت فقیه همه بر باد است. اگر این طور شد تلاش‌هایی که برای مسئله فقاهت و مرجعیت می‌شود چه فایده‌ای دارد؟ کسانی که احساس مسئولیت می‌کنند، کسانی که فکر و هوش و انگیزه‌ای دارند، آنها که دلشان برای انقلاب می‌سوزد، باید برای مسائل اساسی دلسوزی کنند، بود و نبود مسائل دیگر چندان فرقی نمی‌کند. نمی‌گویم نباید تلاش کرد، اما اگر اصل مسئله ولایت فقیه انکار بشود، اگر اصل امام زمان به گونه دیگری تفسیر بشود دیگر چهچیزی باقی می‌ماند؟ این‌ها خطراتی است که کمتر کسی به آن توجه پیدا می‌کند و متأسفانه وقتی خطر واقع شد رفع کردن آن تقریباً محال می‌شود

* خطر فراماسونری :آنها که تیزبین هستند باید آینده را پیش‌بینی و خطرها را احساس کنند، دیدهبان‌ها باید از دور بنگرند که چه پیش می‌آید. احساس من این است که درون جامعه ما دستگاه فراماسونری در حال تقویت مجدد است. نباید فراموش کرد که در ایران، مشروطیت با دستگاه فراماسونری، با شعارهای اسلامی و آیات قرآن سر کار آمد. امروز هم اگر بخواهد بیاید حتماً از همین شعارهای برگرفته از انقلاب استفاده خواهند کرد و زیر این پوشش‌ها حرف خودشان را می‌زنند.همان چیزی که همیشه گفته‌اند: «قالب را حفظ کنید و محتوا را عوض کنید!» قالب، امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف و این حرف‌هاست اما محتوای امام زمان، چیز دیگری (مثل انسان کامل نوعی) می‌شود. اگر در مسائل مبتلابه جامعه با علما و مراجع تبادل نظر کنیم، ولی به کسی که اصلاً در طول عمرش با هیچ عالمی میانه خوبی نداشته و اکنون نیز حاضر نیست داشته باشد و هرچه بتواند لگد می‌زند چه امیدی می‌توان داشت؟ کسانی هم دلباخته اینها شده‌اند و فریبشان را خورده‌اند و با تمام قوا همه آنچه را بر دیگران عیب می‌گرفتند، اعم از استفاده از امکانات دولتی برای مسایل شخصی و . . . درباره این شخص فراموش می‌کنند. با این روند، روزی چشم باز می‌کنیم می‌بینیم که اصلاً روز به شب تبدیل شده است و دیگر همدیگر را نمی‌شناسیم. اصلاً اینجا کجاست؟! و اینها از کجا پیدا شده‌اند؟ این‌ها از درون همین دستگاه درآمده‌اند، خود ما حمایتشان کردیم این بودجه‌هایی که در این راه صرف می‌شود از جایی می‌آید؟

این بند و بست‌هایی که می‌شود، این عزل و نصب‌هایی که انجام می‌گیرد به چه دلیل است؟ این حرف‌های نچسبی که هرروز در قالبی نو زده می‌شود از کجا می‌آید؟ چه انگیزه‌ای برای طرح اینها وجود دارد؟ این همه سخن از ملی‌گرایی آن هم در زمانی که کشورهای اسلامی و عربی بیدار شده‌اند و یک نهضت اسلامی جهانی در حال شکل‌گیری است برای چیست؟ آیا پیامد طرح «اسلام‌ ایرانی» چیزی جز این است که ما را به ملی‌گرایی متهم کنند و بگویند: شما با اسلام سروکار ندارید؟ چه انگیزه‌ عقلایی می‌تواند پشت این کار وجود داشته باشد؟ اگر روزی از ما بپرسند که: چرا برای احیای حقوق زن کار نکردید شاید عذری داشته باشیم، اما اگر روزی بپرسند که چرا اساس اسلام بر باد رفت و ساکت ماندید، چه جواب بدهیم؟

 * شدیدترین خطر برای نظام :مگر هنگامی که دستگاه بنی‌امیه سر کار آمد چند سال از تولد اسلام گذشته بود؟ آنها با چه نامی بر مسند حکومت نشستند؟ آیا جز بهنام اسلام و خلیفه رسول‌الله حکومت می‌کردند؟ اما به فرمایش امیرالمؤمنین ظرف اسلام را واژگون کردند و پوستین اسلام را وارونه پوشاندند و ملت هم پذیرفتند! وقتی روی منبرها - العیاذ بالله - امیرالمؤمنین علیه السّلام را لعن می‌کردند، در کدام کشور اسلامی مقاومت شد؟ این کار همه جا رسم شد. هر جا نماز جمعه خوانده می‌شد، لعن علی علیه السّلام هم بود. تا زمان عمربن عبدالعزیز که کم‌کم نسبت به این مسئله مقاومت شد. قبل از اینکه جنازه پیغمبر دفن شود چهکسانی برای پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم جانشین درست کردند؟‌ مشرکان آمدند؟ زرتشتیان و یهودیان آمدند؟ خیر، همین اصحاب پیغمبر بودند! پس تعجبی ندارد که کسانی به نام ولایت فقیه و به نام طرفداری از خط امام بیایند و اسلام را از امام کنار بزنند و مگر چنین نکردند؟ مگر به نام طرفداری از «خط امام» نیامدند اسلام را از بین ببرند؟ آیا دیگر تمام شد؟ فردا فتنه عمیقتری در پیش است. ابزارش از همین‌جا و از همین الآن تهیه شده است. از آسمان نازل نمی‌شود. مگر سران فتنه از آسمان آمدند و فتنه برپا کردند. همین‌ها بودند که حکومت اسلامی را در عالیترین سطوح در طول چند دهه اداره می‌کردند. حالا تعجب می‌کنیم! بعید نیست یکی دو سال دیگر وضع عوض بشود و همین‌هایی که در همین نظام به وجود می‌آیند و رشد می‌کنند و از بودجه مملکت و از همین امکانات صرف به قدرت رسیدن آنها می‌شود سر کار بیایند و ریشه همه چیز را بزنند. حالا بنشینیم گوشه‌ای یک تحقیق علمی بکنیم و حداکثر طرحی تهیه کنیم و برای تصویب به مجلس بفرستیم. آیا تصویب شود یا نشود، فردا بعد از اینکه تصویب شد شورای نگهبان آن را تأیید کند یا نکند. شورای نگهبان تأیید کرد آیا دولت اجرا کند یا نکند، آیا این تنها کاری است که از ما برمی‌آید و هیچ وظیفه دیگری نداریم؟! ان‌شاءالله که من اشتباه می‌کنم، ان‌شاء‌الله که همه‌اش اشتباه باشد، اما آن خطری که من احساس می‌کنم شدیدترین خطری است که تا به حال نظام ما را تهدید کرده است و دیگر جایی برای اسلام و ولایت فقیه و ارزش‌های اسلام نخواهد گذاشت. خداوند متعال همه ما را از آفت‌هایی دینی و معنوی حفظ کند و به همه ما توفیق انجام وظیفه - آن گونه که مورد رضایت خودش هست - مرحمت کند. ان‌شاءالله سایه رهبر معظم انقلاب بر سر ما مستدام باشد که این شخصیت عظیم‌الشأن و الهی، ذخیره بزرگی برای حفظ این نظام و بزرگترین نعمتی است که برای حفظ اسلامی به آن امیدواریم.


+نوشته شده در شنبه 90/10/24ساعت 1:50 عصرتوسط شاهد | نظر