سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قلاده های طلا-7

گفتگوی سایت رجا نیوز با ابوالقاسم طالبی(قسمت هفتم)

این عده که این انتقاد را می‌کنند، خیلی به عامل  داخلی محوریت می‌دهند. ببینید شروع ممکن است دست کسی باشد و جرقه‌ی اول را او بزند،  اما احتمال دارد که در ادامه کار از دستش در برود. خب ما می‌دیدیم که اینها قبل از  این وقایع هم کار خودشان را می‌کردند. به طور کلی به نظر من این یک مجموعه بوده و  اینها هم جزیی از آن. اینکه آقایان موسوی و کروبی و رضایی و احمدی‌نژاد چقدر مقصر  بوده‌اند، هر کدام خودش یک فیلم است. متأسفانه برخی فکر می‌کنند که در این فیلم  همه‌ی حقایق سال 88 باید گفته می‌شده. خب هشت ماه این مملکت وضعیت عادی نداشته و  بزرگترین واقعه‌ی بعد از جنگ اتفاق افتاده که نزدیک بوده اصل نظام را به خطر  بیندازد، همه‌ی این وقایع را که نمی‌شود در یک فیلم خلاصه کرد.

مریلا زارعی گفت من انگیزه‌ی شما را ندارم!

این که در مصاحبه‌ها زیاد می‌گویید که فلان ماجرا خودش یک فیلم است، به معنای این نیست که این فیلم‌ها را خودتان می‌خواهید بسازید؟

نه! این وقایع سال 88 مثل یک جریان است که باید مدام در مورد آن فیلم ساخته شود. درست مثل جنگ. شما که نمی‌توانید در یک فیلم دفاع مقدس، به تمام عملیات، پیروزی‌ها و شکست‌ها و وقایع دیگر بپردازید.

درباره‌ی پروسه‌ی انتخاب بازیگر «قلاده های طلا» حرف و حدیث زیاد بود. مثلاً اینکه خانم «مریلا زارعی» قرارداد بست و بعد قراردادش را کنسل کرد و رفت...

خانم زارعی بعد از خواندن سناریو، با ما قرارداد بست و چند ماهی هم سر قراردادش بود و حتی بخشی از مبلغ قرارداد را هم گرفت. در این میان سفر انگلیس رفت و ... خب نتوانست فشار فاشیست‌ها را تحمل کند و آمد و گفت که من انگیزه‌ی شما را ندارم و نمی‌توانم که در مقابل این فشارها مقاومت کنم.

کاری نداشته باشید تا بفهمند که هیچی نیستند!

بقیه‌ی بازیگرها چطور؟ در مورد آنها هم اعمال فشار از طریق این به قول شما فاشیست‌ها مطرح بود؟

ببینید به همه فشار آوردند. چون فاشیست‌ها فکر می‌کنند که هر کاری که دل‌خواه آنان است، دیگران هم باید انجام دهند و هر فیلمی که آنها می‌خواهند باید ساخته‌شود و برعکس. البته خیلی از آدم‌های معروف‌شان هم جلو نمی‌آمد و مثلاً یکی از کسانی که ما را اذیت می‌کرد یک دائم الخمر بود که انتظار داشت ما با او برخورد بکنیم. من هم به دستیارانم گفتم که به او کاری نداشته باشید تا اینها متوجه شوند که هیچی نیستند.

داوودآبادی را به این دلیل انتخاب کردم

انتخاب آقای «حمید داوود آبادی» و یا «عباس شوقی» برای بازی در نقش‌های فرعی فیلم، به خاطر کمبود بازیگر بود یا اینکه علت دیگری داشت؟

آقای شوقی که سابقه‌ی بازیگری دارد و قبلاً در «اشک سرما» و ده‌ها فیلم دیگر هم بازی کرده بود. این نقش را هم خودش انتخاب کرد و من هم دیدم که خوب است و اتفاقاً خوب هم بازی کرد. اما چون تخصص اصلی او در جلوه‌های ویژه است، خیلی به بازیگری اهمیت نمی‌دهد.

آقای داوودآبادی را هم خودم انتخاب کردم. چون می‌خواستم که یکی از بچه‌های دفاع مقدس که در آن زمان در جنگ بوده و شناسه‌ی دفاع مقدسی دارد، در این پایگاه بسیج حضور داشته باشد تا پیوند بین این بسیج  و بسیج دوران دفاع مقدس را نشان دهم. آقای داوودآبادی یک بسیجی شناخته شده‌ی اهل قلم، یک جانباز و ایثارگر و فرد بسیار شاخص و قابل احترامی است. من از ایشان خواهش کردم که در این قضیه به ما کمک کند و ایشان هم قبول کردند تا ما بر خلاف بسیاری از فیلم‌ها که می‌خواهند نشان دهند، بسیجی خوب، بسیجی شهید شده است، ثابت کنیم که این طور نیست.

هنوز هم در برخی شهرها کپی نداریم!

آقای طالبی! حدود دو هفته از اکران «قلاده‌های طلا» می‌گذرد. جدا از استقبال مردمی، واکنش جامعه‌ی سینمایی به فیلم چطور بوده است؟


+نوشته شده در جمعه 91/1/18ساعت 2:39 عصرتوسط شاهد | نظر