گفتگوی سایت رجانیوز با ابوالقاسم طالبی(قسمت هشتم-پایانی)
من از بچههای شورای اکران انتظارات بیشتری داشتم؛ ولی خب آنها هم برای خود محدودیتهایی دارند. ما در اکران خیلی اذیت شدیم. ما هر روز برای اکران یک مسئلهای داشتیم و مدام ما را به این و آن ارجاع میدادند. مثلاً به ما میگفتند شما به این دلیل فقط میتوانید با فلانی کار کنید و قرارداد ببندید . ما هم گفتیم ما با ایشان نمیتوانیم کار کنیم .
منظورتان دفتر پخش فیلم است؟
بله! ما قبول نکردیم و گفتند خب پس اگر می توانید خودتان یک دفتر پخش بزنید. آقای خزائی هم قبول کرد. مجدداً گفتند نمیشود. بالاخره ما رفتیم حوزهی هنری و اینها قبول کردند و الان هم دارند زحمت میکشند. آقای سرتیپی هم لطف کردند و اطلاعاتی را که داشتند، در اختیار مسئولین پخش حوزه قرار دادند و این دوستان را کمک کردند. البته به دلیل همین ماجراها، کار کپیها دیر شروع شد و چون لابراتورها در آستانهی تعطیلی بودند، ما هنوز هم در برخی شهرها مثل کرمان کپی نداریم و از این بابت ضربه خوردیم.
دشمن را زیاد نباید تحویل گرفت
واکنش رسانههای سینمایی و فرهنگی چطور؟
من تا پایان اکران فیلمهایم هیچ نقدی را نمیخوانم. چون اگر کسی بخواهد مرا راهنمایی کند، راهنمایی او برای فیلمهای بعدی من کارگشاست. اگر هم کسی بخواهد عصبانیم کند، ترجیح میدهم بعد از پایان اکران این اتفاق بیفتد.
شبکههای فارسی زبان خارجی چطور؟ چون در این چند روزه کلی میزگرد و ویژه برنامه دربارهی «قلادههای طلا» گذاشتهاند...
نظر این گروه اصلاً برای من اهمیتی ندارد. ماهواره هم ندارم که برنامهی اینها را ببینم. اصلاً این شبکهها برای من وجود ندارند. البته یک سری از اینها ایرانیهایی هستند که به خارج از کشور رفتهاند و باید گزارش کار بدهند و کاسبی کنند و زندگی خود را بچرخانند. از این جهت خوشحالم که میتوانند به وسیلهی فیلم من و فحش دادن به آن زندگیشان را اداره کنند. خلاصه اینکه نباید دشمن را زیاد تحویل گرفت.
ماجراهای پیرامون «گشت ارشاد» به ضرر فیلمم بود
پیشبینی استقبال به این خوبی و گستردگی را از فیلمتان داشتید؟
به هر حال اگر زحمت بکشید، زحمت شما بدون اجر باقی نمیماند. اجر آن را هم در درجهی اول خدا باید بدهد؛ که اگر اخلاص باشد، میدهد. بعد هم مردم باید فیلم را ببینند. حالا که فعلاً مردم استقبال خوبی کردهاند. من هیچ فیلمی را نداشتم که اکران بشود و از ان استقبال خوبی نشود. دوتا فیلمم که اصلا اکران نشد. «آقای رئیس جمهور» هم که هفت روز اکران شد. اما «ویرانگر» و «دستهای خالی» که اکران شدند، فروش مناسبی داشتند. سریال «به کجا چنین شتابان» هم که رکورد مخاطب در شبکهی پنج را هنوز هم دارد؛ در بین سریالهای خانوادگی شبکههای دیگر هم تقریباً جز رکوردداران است؛ مگر اینکه پای عشقهای مثلثی و مسائل مد روز در میان باشد. سعی کردم در فیلمهایم مسائلی مثل عشقهای مثلثی و امثال اینها نباشد و مخاطبم را بیشتر به فکر و اندیشه وادارم تا اینکه فقط او را سرگرم کرده باشم. البته تفریح و سرگرمی هم در سینما مهم است؛ اما همه چیز نیست.
مسائلی که برای دو فیلم «خصوصی» و «گشت ارشاد» پیش آمد و اینکه گفته میشود که این دو فیلم از اکران نوروزی حذف شدهاند، به نفع «قلادههای طلا» تمام شد یا به ضرر فیلم؟
واقعاً به ضرر فیلم تمام شد و روی فروش فیلم ما تأثیر گذاشته است و در تهران فروش فیلم پایین آمده است. چرا که فیلم ما با فیلم آقای سهیلی سرریز داشت و اگر کسی میآمد برای دیدن «قلادههای طلا» و بلیط گیرش نمیآمد، به دیدن فیلم «گشت ارشاد» میرفت و برعکس.
چند سطر پایانی مربوط به سایر مسائل بود که در صورت تمایل از سایت رجانیوز مطالعه فرمائید.پایان