ناگفته هایی از مجلس
*ولی اتفاقاً از همین مجرا و به واسطه همین نگاهی که دارند میآیند و وزرا را تحت فشار قرار میدهند و به استیضاح و امثال آن تهدید میکنند.
روانبخش: همینطور است. اگر این سیستم کنترلی درست شود که اگر نمایندهای در حوزه اجرا دخالت کرد، دولت بیاید و شکایت کند و یا خود مردم یا مجموعههای دیگر شکایت کنند که ایشان دارد در حوزه اجرا دخالت میکند و در اینجا مجلس باید به این امور رسیدگی کند و پرونده این شخص باید به کمیسیون اصل 90 برود.
*غیر از کمیسیون اصل 90 چه دستگاه نظارتی دیگری داریم که در ارتباط با مجلس باشند؟
کوچکزاده: یکی دیگر از دستگاههای نظارتی که زیر نظر مجلس هستند، دیوان محاسبات است. من با تجربه دو ساله خودم عرض میکنم. در دیوان محاسبات متأسفانه به نحوی عمل کردهایم که قضاوتها و عملکردهای دیوان محاسبات تحت تأثیر اغراض سیاسی قرار گرفته است و به این شکل به نتیجه مفید به حال مملکت نمیرسیم. همین الان سوابق و تخصصهای کسی که در ریاست این دستگاه انجام وظیفه میکند، چیست؟ شاید با بحثهای این روزهای جامعه تناسب داشته باشد. بنده اصلاً قصد دفاع از فرد منصوب شده بر سازمان تأمین اجتماعی را ندارم. بحث این ایرادهاست، یعنی اگر ایرادی برای کسی موجه است، باید برای همه موجه باشد. گفته میشود چون این فرد منصوب، سوابق تحصیلی و تخصصی حقوقی و قضائی دارد، به درد دستگاهی که کار مالی چند هزار میلیاردی میکند، نمیخورد که ما هم این مساله را تایید می کنیم. اما ما سئوال میکنیم که دکترای رئیس فعلی دیوان محاسبات مگر جغرافیا نیست؟ فوق لیسانس جغرافیا چه ربطی به دیوان محاسبات دارد که میخواهد بر چند هزار میلیارد بودجه کشور نظارت و آن را بررسی کند؟! اتفاقاً در این مورد، حرف درستی زده میشود، ولی ما میخواهیم بگوییم که بالاخره رئیس فعلی دیوان محاسبات، شاید به دلایل دیگری ، رئیس دیوان محاسبات شده است. درست است که مجلس رأی میدهد، ولی با ما که در مجلس هستیم بهتر می دانیم چگونه این انتخاب صورت گرفته و ایشان با چه مکانیزمی رئیس دیوان محاسبات شده است.
در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم شاهد بودیم که قبل از انتخابات مسئلهای مطرح شد و بعد از مطرح شدنش هم دیوان محاسبات بر آن صحه گذاشت و آن گم شدن یک میلیارد دلار درآمد نفتی بود. بعد هم معلوم شد که حرف بیپایه و اساسی بوده. این از کجا بیرون آمد؟ رئیس دیوان محاسبات در آن روزها تذکرات متعدد از برخی از نمایندگان از جمله خود بنده گرفت که شما چرا گزارشی را که هنوز دادستان یا دادسرای دیوان برایش دادخواست صادر نکرده و هیئتهای مستشاری دیوان رسیدگی نکردهاند، رسانهای کردید؟ آلوده شدن دستگاههای نظارتی به اغراض سیاسی موجب عدم کارآمدی آن دستگاه نظارتی میشود.
*آقای رسایی! آیا شما هم این نقد را به دستگاههای نظارتی ما وارد میدانید؟
رسایی: اینکه واقعیتی است. خصوصاً مجلس در طول چهار سال دوره هشتم بیش از اینکه در راستای وظیفه ذاتی خودش از این قدرت نظارتیاش استفاده کند، در راستای منافع سیاسی این کار را کرده که برخی از مواقع درست بوده و با واقعیتها تطبیق میکرده و در بسیاری از موارد هم بر اساس کش و قوسهای سیاسی بوده.
برخی از فسادها در مجلس از همان ابتدا در روابط رئیس مجلس با نمایندهها شکل میگیرد، یعنی کسانی که میخواهند رئیسمجلس شوند، برای اینکه دل نماینده را به دست بیاورند، برخی از مواد قانونی نظارتی را رها میکنند. نمونه بگویم. در قانون، قبل از طرح نظارت بر نمایندگان، یکی اصل 90 بود که ما میتوانستیم به وسیله آن بر نمایندگان نظارت کنیم، یکی هم آئیننامه داخلی مجلس بود. آئیننامه داخلی مجلس یک بعد نظارتی بر خود نمایندهها دارد، البته نه بر مسائل زدوبندی یک نماینده.
*نهاد مسئولش هیئت رئیسه است؟
رسایی: بله، همین را میخواهم بگویم که چه جوری میشود که نظارت اتفاق نمیافتد؟ مثلاً در مورد تأخیرها، غیبتها، در آئیننامه برای اینها راهکار پیشبینی شده، ولی به آنها عمل نمیشد، چرا؟ چون آن کسی که به عنوان هیئت رئیسه آن بالا نشسته، برای استمرار حضورش در آن جایگاه به رأی این نماینده نیاز دارد و حالا اگر بخواهد به این آئیننامه عمل کند، باید با این نماینده برخورد کند و به او تذکر بدهد. ما همین الان در آئیننامه داریم تذکر کتبی، اعلان در مجلس که هیچوقت عملی نشد. در مجالس قبل هم همینطور بود.
اینکه میخواهم بگویم شاید تعدادشان به اندازه انگشتان دو دست هم نرسد، اما در شأن نهادی مثل مجلس نیست که نمایندگانی داشتیم که در مجلس حضور نداشتند و پیگیر زدوبندهای مالیشان بودند ـاینکه میگویم به خاطر این است که اطلاع دارم که اینگونه بودـ و دوستانشان در مجلس کارت حضور و غیاب آنها را میزدند، یعنی طرف در مجلس نبود، ولی کارتش سبز بود. اتفاقاً یکی از آنها در 25 خرداد جزو نمایندگان اصولگرایی بود که خودم دیدم که داشت قاتی راهپیمایان توی میدان آزادی میرفت و دستش را هم به نشانه پیروزی بالا آورده بود و در واردات خودرو، کاهش تعرفههای خودرو و زدوبندها هم نقش جدی داشت. اساساً یکی از دلایلی که رهبری به طرح نظارت اشاره کردند، یکی هم همین طرح کاهش تعرفه خودرو بود. هیئت رئیسه به این موارد عمل نمیکند.
در جای دیگری سنت نادرستی در مجلس باب شد به نام تذکر شفاهی. در هیچ جای آئیننامه چنین چیزی نیست. یعنی هر روز هیئت رئیسه دارد آئیننامه را نقض میکند، باید به این قسمی که خورده، پایبند باشد، ولی نیست و به نمایندگان اجازه میدهند که تذکر شفاهی بدهند. در مورد چی؟ در مورد هر چیزی که دلشان میخواهد و اینجا یکی از مواردی است که در 90% موارد هیچ ربطی به نماینده ندارد که از پشت تریبون گفته شود، ولی هیئت رئیسه این وقت را به نماینده میدهد، چون نماینده میخواهد از این وقت استفاده کند و از این حرفهایی که میزند، در حوزه انتخابیه خودش سود ببرد. بسیاری از اختلافاتی که بین دولت و مجلس ایجاد شد از همین تذکرات شفاهی آخر وقت بود که حرام آئیننامهای است، ولی هیئت رئیسه این وقت را داد و رسمی کرد. هر چه هم ما تذکر دادیم، فایده نداشت. من به یکی از نوّاب رئیس مجلس گفتم: «شما قسم خوردهاید، دارید قسمتان را میشکنید. هر روز که این کار را میکنید، قسم شکسته میشود. قسم شرعی خوردهاید، کفارهاش را چه میکنید؟» گفت: «یک گوسفند سر میبریم». عین جملهاش این است.
اینها همه حکایت از این دارد که تا مجلس تصمیم نگیرد بر خودش نظارت کند، نمیتواند بر دیگران نظارت کند و مجلس برای نظارت بر خودش به یک هیئت رئیسه با تقوا نیاز دارد که دچار این زد و بندها نشود، بنابراین انتخاب هیئت رئیسه مجلس در روند کاری مجلس تأثیر بهسزا و جدی دارد که انشاءالله باید ببینیم مجلس نهم چه میکند.
*تا حالا چند تا نهاد نظارتی را برشمردیم: دیوان محاسبات، کمیسیون اصل 90 و هیئت رئیسه مجلس. آیا نهاد دیگری باقی مانده است؟ البته دیوان محاسبات که بر نمایندگان نظارت ندارد. درست است؟
کوچکزاده: چرا، دیوان محاسبات باید بر بودجه خود مجلس نظارت داشته باشد. اتفاقاً یکی از وظایف کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس، دریافت گزارش عملکرد بودجه سالانه مجلس و بررسی آن و ارائه گزارش مکتوب آن در شهریورماه هر سال به کل مجلس است که در طی 8 سالی که بنده در مجلس بودهام، هیچ وقت این کار انجام نشد. بارها توسط بنده در مجلس هشتم و یکی دو بار هم توسط آقای رسایی تذکر داده شد که آقای هیئت رئیسه! شهریورماه شد. کو این گزارشی که کمیسیون برنامه و بودجه باید بدهد؟ جزو وظایف تصریح شده کمیسیون بودجه و محاسبات در مجلس است.
در اینجا اجازه بدهید دو تا مطلب را که موجب کند شدن تیغ نظارت میشود بگویم. به نظر من تشکیلات کافی برای نظارت وجود دارد. از همه مهمتر خود هیئت رئیسه مجلس است که اگر درست انجام وظیفه کند، جلوی بسیاری از کژیهای نمایندگان را میتواند بگیرد، به خاطر اینکه در بند 11 ماده 23 آئیننامه داخلی آمده: حفظ شأن و منزلت و اقتدار مجلس وظیفه هیئت رئیسه است. شأن و منزلت مجلس را حفظ کردن یعنی چه؟ اگر نمایندگانی با دستگاههای اجرایی زدوبند میکنند، شأن و منزلت نمایندگی را مخدوش نمیکنند؟
*شما معتقدید ظرفیتها موجودند اما از این ظرفیتها استفاده نمیشود؟
کوچکزاده: بنده معتقدم سازمان کافی وجود دارد، اما عملکردها در درون این سازمانها به گونهای است که تیغ نظارتی را کند میکند که من دو سه تا را مثال میزنم.
*یعنی در میان آن سه بعد سازمان، قانون و اجرا که فرمودید، انتقاد عمده شما به مجریان ابزارهای نظارتی موجود است؟
بله. قبل از بیان این مثالها میخواهم ادعا کنم و به گوش مردم هم برسد که اگر جبهه پایداری تعدادی از نمایندگان را بتواند در مجلس داشته باشد که بتواند خواستههای خود را اعمال کند، حتماً یکی از کارهایی که خواهیم کرد این است؛ ضمن اینکه بنده اعتقاد دارم تمام امکاناتی که برای انجام وظیفه نمایندگی لازم است، باید در اعلاترین سطح در اختیار نماینده باشد مثلاً اگر نمایندهای باید 600، 700 کیلومتر راه را در حوزه انتخابیه خودش طی کند تا بتواند به اوضاع آن مناطق سرکشی کند، من معتقدم باید او را با هلیکوپتر ببرند، البته برای کار روستا، نه برای سفر شخصی، ولی با این موافق نیستم که به او پول بدهیم که ماشین شخصیاش را ارتقا بدهد. پس در درجه اول هر امکانی که برای انجام وظیفه نمایندگی لازم است باید در حد اعلا در اختیار نماینده قرار بگیرد، اما چه اتفاقاتی دارد میافتد که تیغ نظارتی مجلس را کند میکند و ما اگر انشاءالله در مجلس حضور مقتدرانه داشتیم، به یاری خدا جلوی این اتفاقات را خواهیم گرفت.
*در صورتی که جبهه پایداری اکثریت مجلس را داشته باشد.
کوچکزاده: بله، یکی بر هم زدن روابط بسیار ناسالم نمایندگان دستگاههای اجرایی در مجلس با نمایندگان. در شرایط امروز تمام دستگاههای اجرایی، از کمیته امداد گرفته تا وزارت نیرو و وزارت خارجه و... هر کدام یک نماینده و یک مدیرکل هم غیر از معاون پارلمانی در مجلس دارند که همیشه در اختیار نمایندگان هستند. حتی ایران خودرو که زیرمجموعه وزارت صنایع است، در مجلس چنین آدمی را دارد. بودن اینها برای اینکه مسائل و مشکلات عمومی مربوط به موکلین را رد و بدل و برایشان راهحل پیدا کنند، خوب است، اما من ادعا میکنم که بخش اصلی وظایف این نمایندگان دستگاههای اجرایی، دریافت درخواستهای شخصی نمایندگان و برآورده کردن آنها شده است. این درخواستهای شخصی از اینکه در حوزه انتخابیه بنده، در فلان اداره چه کسی مدیر بشود هست تا اینکه فلان ماشین را به من بدهید.
الان مثلاً از طرف یکی از نهادهای انتظامی یک نماینده در مجلس هست. در آنجا نمایندهای که مرتکب تخلف شده، میتواند جرایمش را به این نماینده نهاد انتظامی اعلام کند تا ابطال کند!! این چه جور رابطهای است؟ بنده معتقدم یکی از چیزهایی که باید صلاحیت نماینده را زیر سئوال ببرد این است که واقعاً بررسی شود که این آقا در رانندگی چقدر تخلف میکند؟ من با چشم خودم دیدهام نمایندگانی را که برگههای مفصل اخطاریه و جرائم رانندگیشان را آورده و دادهاند تا برود و در راهنمایی و رانندگی حذف شود! این چه رابطهای است؟
فقط نیروی انتظامی هم نیست. مورد دیگری را مثال بزنم. بنده در بررسیهای خودم و با اطلاعات مردمی که کسب کردم متوجه شدم که شرکت توانیر، از مشترکین برق در تهران، در یک فاصله زمانی، بدون داشتن هیچ توجیه قانونی 117 هزار تومان بابت هر کنتور گرفته بود. ما این را بررسی کردیم و آمدیم جلو و به اقرار معاونت برق وزارت نیرو، مشخص شد که این کار خلاف قانون بوده و هیچ توجیهی ندارد. مقرر شد که این پول به مشترکینی که از آنها پول گرفته شده بود، پس داده شود. تا امروز از پس داده شدن این پول بنده اطلاعی ندارم، اما بارها به خود بنده گفته شد که اگر مشکلی دارید، حل کنیم. فرض کنید اگر کسی خارج از نوبت کنتور میخواهد، کوچک زاده بگوید که به او بدهند. این روابط ناسالم و مخدوش هستند و هیئت رئیسه مجلس واقعاً باید جلوی این چیزها را بگیرد. ما اگر این امکان را پیدا کنیم، این نوع روابط را قطع میکنیم. نمایندهای که برای پیشبرد کارهای شخصیاش از دستگاههای دولتی امکانات میگیرد، نمیتواند نظارت کند. مثالهای متعدد دیگری هم هست. این روابط، تیغ نظارتی را کند میکنند و ما اگر بتوانیم جلوی آن را خواهیم گرفت.
یکی دیگر از چیزهایی که تیغ نظارتی را کند میکند، تفاوت آشکاری است که بین مدیریت مجلس هفتم و مدیریت مجلس هشتم در دادن امتیازات مادی به نمایندگان و کارکنان و ابواب جمعی مجلس است. همه به این نکته اقرار میکنند. یعنی شما الان از افراد مختلف اعم از نماینده یا کارمند که هم در مجلس هفتم و هم در مجلس هشتم بودهاند بپرسید، فرق فاحشی بین این دو مدیریت در دادن امتیاز و حق و حقوق وجود دارد. اگر جبهه پایداری امکان این را پیدا کند که در مجلس منویات خود را مقرر و جاری و ساری کند، حتماً شیوه مدیریتی مجلس هفتم را میپسندد. من کار به افراد ندارم. اگر لازم شد، در شرایط مناسب، جزئیات امتیازاتی را که در مجلس هشتم به نمایندگان داده شده است، در رسانهها خواهم گفت.
وقتی یک نماینده علناً میبیند که هیئت رئیسه دارد از قانون تخلف میکند و جلوی او سکوت میکند... من میبینم که برای برخی از نمایندگان احراز میشود که مثلاً در فلان دعوا بین مجلس و دولت، برخی دارند منویات شخصی خود را اعمال میکنند. چرا؟ چون با دولت خرده حساب دارند. نماینده متوجه است، ولی به خاطر امکاناتی که از هیئت رئیسه دریافت میکند، با هیئت رئیسه همراهی میکند، نه با حق. ما اگر امکان حضور پیدا کنیم، جلوی این چیزها را خواهیم گرفت. ما بیشتر از اینکه به فکر باشیم که در چارت تشکیلات چه محلی برای نظارت خالی است، باید به فکر این باشیم که چه کسانی از سوی خود ما انتخاب میشوند. مردم هم اگر میخواهند بهبودی در اوضاع ببینند، باید در انتخابهایشان دقت کنند و کسانی را بالا بفرستند که منافع ملی و حقوق شرعی مردم را بر منافع خودشان ترجیح بدهند.
*با توجه به اینکه نظارت بر نمایندگان جزو مطالبات مقام معظم رهبری بوده است، از نظر شما اگر بخواهیم نهاد و مجرای باثباتی را عهدهدار نظارت کنیم، چه باید بکنیم. آیا آن چیزی که اخیرا تصویب شده پاسخگوست؟
رسایی: در مجلس هشتم این ایده شروع شده بود که با موضع بسیار قاطعانه رهبری عملیاتی شد، ولی متأسفانه بیش از یک سال و نیم طول کشید و آخرین موارد اشکال شورای نگهبان در چند روز گذشته در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید. مهم این است آن چیزی که الان تصویب شده، تعبیری که رهبر انقلاب در مورد آن کردند این است که مجلس هشتم از آن مطالبهای که ما داشتیم، یک کارَکی را انجام داد. ایشان حتی اگر تعبیر «کاری» را هم به کار میبردند، باز خیلی بزرگ نبود، چه برسد به اینکه تعبیر به «کارَکی» کردند. میخواهم بگویم آن چیزی که الان در مجلس هشتم به عنوان طرح نظارت بر نمایندگان تصویب شده، اصلاً و ابداً مطالبه رهبری نیست و اگر خداوند انشاءالله این توفیق را به ما داد، مردم هم ما را انتخاب کردند، یکی از مهمترین اقدامات جبهه پایداری در مجلس نهم، علاوه بر اجرای طرح نظارت فعلی که کارَکی است و نباید آن را رها کنیم، تکمیل این طرح است.
بسیاری از شاخههای اصلی طرح نظارت در طول این یک سال و هشت ماه زده شد، شاخ و برگهای اصلی برداشته شدند، طرح نظارت فعلی یک شیر بییال و دم و اشکم است علتش هم این است که خود آقایان هیئت رئیسه رسماً میگفتند اگر بخواهیم تمام این موارد را در طرح نظارت بیاوریم، مجلس به آن رأی نمیدهد و آبروی ما میرود، چون رهبری این را مطالبه کردهاند. اتفاقاً یکی از اشکالات اصلی ما به مجلس هشتم همین بود که مجلس هشتم دارد شعار اصولگرایی میدهد، ولی در عمل پایبند نیست، بنابراین از قسمتهای مختلف طرح نظارت، پشت سر هم نکات اصلی برداشته و در کمیسیون مربوطه حذف میشدند تا این طرح رأی بیاورد و به اسم اینکه ما مطالبه رهبری را اجرا کردیم، عملیاتی بشود که این در حقیقت یک ظاهرسازی است. بنابراین بنده شخصاً انشاءالله به همراه دوستان دیگر، اگر در مجلس نهم حضور داشته باشیم، یکی از وظایف اصلی خودمان را بازسازی طرح نظارت میدانیم.
البته طرح فعلی باید اجرا شود و بالاخره بهتر از هیچی است، بهتر از آن چیزی است که قبلاً نبود، ولی این مطالبه رهبری نیست و ما باید انشاءالله این را در مجلس پیگیری کنیم. بهترین کار هم همانطور که آقای روانبخش اشاره کردند این است که این کار در ابتدای مجلس صورت بگیرد تا چشمهای نمایندگان بخشهای مختلف، بهویژه نمایندگان تازهنفس هنوز گرفتار برخی محبتها نشده و تا دچار برخی رودربایستیها نشدهاند، باید این اتفاق بیفتد. این یکی از مهمترین آزمونهای مجلس نهم است که من از همین حالا دارم اعلام میکنم. این آزمون نشان میدهد که آیا حقیقتاً مجلس نهم میخواهد در مسیر اصولگرایی گام بردارد یا نه؟ یکی از مصوبات مهم دیگر که انشاءالله در مجلس نهم به ثمر برسد و ما در مجلس هشتم پیگیری کردیم، اما متأسفانه نتیجه نداشت، قضیه تعطیلات تابستانی است. هر جا که منفعت به ما میرسد، باید روی آن دست بگذاریم.
اگر نمایندگان این کار را کردند، معلوم میشود مجلس به دنبال تغییر است. باید از خودمان شروع کنیم. بعضی چیزها ظاهراً کوچک هستند، مثلاً در آئیننامه مجلس در حال حاضر مادهای وجود دارد مبنی بر اینکه نمایندگان مجلس یک ماه تعطیلات تابستانی دارند. مجلس در روزهای شنبه جلسه ندارد، پنجشنبه هم که تعطیل است. دوشنبه هم جلسه ندارد، ولی گفته میشود شنبه و دوشنبه برای پیگیری یکسری از وظایف نمایندگی است که بجا هم هست، چون اگر ما فقط در صحن علنی باشیم، نمیتوانیم بعضی از کارها را پیگیری کنیم. بالاخره مجلس نیاز به ارتباط با مردم دارد، نیاز به رفتن به وزارتخانهها و نهادها و جلسات مختلف دارد. علاوه بر این، هر سه هفتهای که مجلس جلسه دارد، یک هفته به عنوان پیگیری وظایف نمایندگی، کل جلسات علنی و کمیسیونهای مجلس تعطیل هستند، ولی با همه اینها در تابستان هم یک ماه تعطیلات تابستانی وجود دارد، یعنی اسمش این نیست که ما تعطیل هستیم تا برویم وظایف نمایندگیمان را پیگیری کنیم، تعطیلات تابستانی است، یعنی وقت من در اختیار خودم هست که بروم به تفریحات و کارهای شخصیام برسم.
ادامه دارد...