سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آغازبیست و چهارمین سال رهبرى حضرت آیت الله العظمی خامنه‏اى-2

عبور از دوران فتنه‏

دوران به قدرت رسیدن طیفى از تجدیدنظرطلبان در دوره موسوم به توسعه سیاسى را باید جزو تلخ‏ترین و سخت‏ترین دوران حیات انقلاب اسلامى به شمار آورد. دورانى که شاهد بروز و ظهور فتنه‏هایى چون قتل‏هاى زنجیره‏اى، شبه کودتاى 18 تیر، یکه‏تازى مطبوعات زنجیره‏اى و فضاى به شدت ملتهب سیاسى کشور بودیم.

شکل‏گیرى مطبوعات زنجیره‏اى که در جهت اجراى پروژه‏هایى چون نافرمانى مدنى، استحاله از درون، دیپلماسى مسیر، براندازى خاموش، پروژه خندق، تعادل ویرانگر، مقاومت مدنى، مشروعیت دوگانه، فشار از پائین و چانه زنى در بالا، عبور از خاتمى و... تدارک دیده شده بود، با شجاعت و میدان‏دارى رهبرى به تسخیر نیروهاى نظام درآمدند تا یکى از مستحکم‏ترین و مؤثرترین پایگاههاى دشمن که عبدالله بن ابى‏ها در آن موضع گرفته و فروپاشى نظام اسلامى را نشانه گرفته بودند، دچار اضمحلال و فروپاشى گردد. برخورد هوشمندانه رهبر معظم انقلاب با پروژه‏هایى چون فشار از پایین و چانه زنى در بالا و یا پروژه فروپاشى از درون، گواهى دیگر بر برخورد امام‏گونه ایشان با مخاطرات پیش روى انقلاب است. معظم له در پاسخ به مدعیان پروژه فشار با صراحت اعلام کردند: اگر فشار بیاورید، حادثه کربلا تکرار خواهد شد نه صلح امام حسن(ع)؛ و در پاسخ به سردمداران پروژه فشار و استحاله از درون فرمودند: اصلاحات در ذات و هویت انقلاب است در حالى که برخى به دنبال نقش‏آفرینى هم‏زمان یلتسینى و گورباچفى هستند. اینها اشتباه اولشان این است که آقاى خاتمى، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمى جمهورى اسلامى، نظام دیکتاتورى پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایران یک‏پارچه، شوروى متشکل از سرزمین‏هاى به هم سنجاق‏شده، نیست و اشتباه پنجم‏شان هم این است که نقش بى‏بدیل رهبرى در ایران شوخى نیست.

صیانت از آراى مردم و حفاظت از حقوق و آزادى‏هاى مشروع آنان در برابر خودمحورى‏ها و خودکامى‏هاى گروههاى سیاسى و دفاع از اقلیت در برابر سلطه‏گرى اکثریت، از دیگر هنرهاى بى‏بدیل رهبرى است که مانع تمرکز قدرت در یک شخص یا نهاد یا جریان خاص سیاسى شده است، حادثه‏اى که بنیان آن در برهه‏هایى از تاریخ انقلاب توسط حزب کارگزاران و سپس حزب مشارکت پیچیده شد، اما با انگشت اشاره رهبرى در هم پیچید.

ارائه تعاریف جدیدى از دموکراسى، مردمسالارى، حقوق بشر، جامعه مدنى و...، که در سایه هوشمندى رهبر معظم انقلاب به دست آمده است، هجمه نظرى و ایدئولوژیک شیفتگان نظام لیبرال دموکراسى را به یک فرصت تازه براى نظام اسلامى تبدیل کرد تا از بطن آن مفاهیم بلندى چون مردمسالارى دینى، جامعه مدنى نبوى و اصولگرایى اصلاح‏طلبانه، در خدمت تحکیم مبانى انقلاب اسلامى خلق شود.

تسلط و احاطه بى‏نظیر معظم له بر امورى همچون مسایل نظامى، تهدیدات دشمنان، تهاجم فرهنگى، ناتوى فرهنگى، نیازهاى نسل جوان، مطالبات و نیازهاى دانشگاهها، بایسته‏هاى حوزه‏هاى علمیه، شناخت دغدغه‏هاى نیروهاى انقلاب و درک شایسته از بایسته‏هاى نظام اسلامى و... باعث گردیده تا حتى بدخواهان نظام نیز از این همه وسعت و جامعیت و احاطه ایشان بر امور، گاه ناخواسته لب به تمجید و تجلیل بگشایند.

هیچ فرد منصفى نمى‏تواند منکر این مهم شود که دستاوردهاى نظام در عرصه‏هایى چون پیشرفت‏هاى هسته‏اى، موشکى، سلول‏هاى بنیادى، تولید داروها و واکسن‏هاى مهارکننده بیمارى‏هایى چون ایدز و برخى سرطان‏ها، ترمیم ضایعات نخاعى، دستیابى به فناورى شبیه‏سازى، به راه افتادن نهضت تولید علم و جنبش نرم‏افزارى در حوزه و دانشگاه، دمیده‏شدن روحیه اعتماد به نفس در جوانان و جوان‏گرایى و... در گرو دغدغه‏ها و پیگیرى‏هاى مستمر ایشان صورت گرفته است. معظم له در جمع دانشجویان کشور به صراحت فرمودند: اگر بودجه‏بندى کشور در دست من بود، مهم‏ترین چیزى که من به عنوان اولویت اول به آن نگاه مى‏کردم، همین مسأله پژوهش بود. امروز دنیا به پژوهش به عنوان زیربناى پیشرفت و تعالى یک جامعه نگاه مى‏کند.

از زمان فروپاشى ساختار نظام بین‏الملل بواسطه سقوط و اضمحلال اتحاد جماهیر شوروى، منطقه خاورمیانه و رخدادهاى جهانى تحولات پرآشوبى را پشت سر گذاشت. در اکثر این تحولات، ایران، یکى از حلقه‏هاى کلیدى آن محسوب مى‏شد. عبور از گردونه‏هاى بسیار سخت تحولات، مرهون تدابیر بسیار هوشمندانه نظام جمهورى اسلامى ایران بود. در واقع بحران‏ها و رخدادهاى متوالى که در طى این سالها براى جمهورى اسلامى ایران رخ داد، فوق‏العاده قابل توجه و بسیار حساس بود.

اگر فضاى تصمیم‏گیرى را در سه دسته الف) سازمان‏یافته و برنامه‏ریزى شده، ب) استراتژیک، ج) بحرانى تقسیم‏بندى کنیم، جمهورى اسلامى همواره در فضاى بحرانى بسر مى‏برد. بنابراین تصمیم‏گیرى در چنین شرایطى بسیار حساس و نیازمند تصمیم‏گیران آگاه، هوشمند، مدبر و جامع‏نگر و شجاع مى‏باشد.

عبور موفقیت‏آمیز از این بحرانها و تبدیل کردن آنها به فرصت‏هاى مغتنم از شاخص‏هاى بارز دیپلماسى جمهورى اسلامى ایران بوده است. کنکاش در خصوص این مدیریت موفقیت‏آمیز نشان مى‏دهد که رهبر معظم انقلاب مهم‏ترین و بیشترین نقش را داشته است.

  سبک هدایت و مدیریت تحولات‏

با نگاهى به ویژگى‏ها و مختصات واکنش‏هاى رهبر معظم انقلاب نسبت به رویدادها و تحولات منطقه‏اى و بین‏المللى، مى‏توان رمز موفقیت‏هاى جمهورى اسلامى ایران در حوزه خارجى و به ویژه عبور پیروزمندانه از بحرانها را دریافت. در اینجا به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

1- واکنش واقع‏گرایانه‏

یکى از ویژگى‏هاى رهبر معظم انقلاب در واکنش به تحولات منطقه‏اى و جهانى، واقع‏گرایى معظم له است. نمونه‏ها و مصادیق مختلفى از تحولات در طى این دوران رخ داد که در واکنش به آن، مواضع مختلفى از سوى گروهها و شخصیت‏هاى سیاسى مطرح گردید. اکنون که فارغ از فضاى پیچیده زمانى آن تحولات شده‏ایم، آشکار شده است که در صورت عدم تدبیر هوشمندانه رهبر فرزانه و اتکا به مواضع برخى از شخصیت‏ها و گروههاى سیاسى، معلوم نبود که چه پیامدهاى منفى متوجه جمهورى اسلامى ایران مى‏گردید.

2- تشخیص به موقع رویدادها و روندهاى سیاسى‏

دومین ویژگى مهم در مدیریت رهبرى معظم انقلاب در حوزه سیاست خارجى است. گفته مى‏شود درک تهدید، نقش محورى در نوع واکنش و تصمیم دارد و در واقع درک تهدید، متغیرى میانجى بین حادثه یا رویداد و واکنش نسبت به آن به شمار مى‏آید.

هر قدر درک و تشخیص رویدادها و روندها واقعى‏تر و هوشمندانه‏تر باشد، واکنش‏هاى اتخاذشده درست‏تر و مثبت خواهد بود. رهنمودها و هشدارهاى به موقع رهبر معظم انقلاب نسبت به تهدیدات و روندهاى سیاسى، نقش حیاتى در عبور موفقیت‏آمیز از بحرانها داشته است. این موضوع در داخل و هم در خارج مصداق دارد. هشدار رهبرى در خصوص شبیخون فرهنگى، افشاى سناریوى یلتسینى کردن ایران (فروپاشى از درون)، افشاى سیاست‏هاى پنهان آمریکا در خاورمیانه، هشدار نسبت به سناریوى اختلاف‏افکنى بین اقوام و مذاهب ایرانى از یک سو و راه انداختن جنگ شیعى و سنى از سوى دیگر. بر حذر داشتن مسلمانان از طرح اسلام‏هراسى و اسلام‏ستیزى غرب و... نمونه‏هایى از درک سریع و به موقع تهدیدات و واکنش مناسب نسبت به آن بوده است.

3- هدایت دیپلماسى هوشمندانه‏

شاخص دیگرى از مدیریت رهبر معظم انقلاب، هدایت دیپلماسى هوشمندانه در عرصه سیاست خارجى است. در دیپلماسى هوشمندانه، درک صحیحى از تهدیدات و فرصت‏ها و قوت‏ها و ضعف‏ها وجود دارد. در مواجهه با بحرانها و تهدیدات، همواره دیدگاههاى مختلفى از سوى جریانات سیاسى وجود داشته و اصرار بر اجرایى‏شدن آن دیدگاهها بوده است لکن پس از گذشت سالها، اکنون به‏خوبى مى‏توان ملاحظه کرد آن دیدگاهها تا چه میزان ضعیف و غیر عالمانه و عاقلانه بوده است در حالى که اگر هدایت‏هاى هوشمندانه مقام رهبرى نبود، خساراتى جدى بر منافع و مصالح کشور وارد مى‏شد. یکى از مهم‏ترین عرصه‏هاى تجلى این دیپلماسى در موضوع هسته‏اى ایران است. همه متفق القولند که سکان‏دار اصلى تحولات هسته‏اى ایران چه در بعد فنى و چه در ابعاد سیاسى و دیپلماتیک آن، رهبر معظم انقلاب بوده است. در ابتداى بحران هسته‏اى که جامعه دو قطبى شده و یک طرف بحث واگذارى و تسلیم را مطرح و دیگرى مقابله و جنگ را پیشنهاد مى‏داد، رهبر معظم انقلاب مسیر عقلانى و هوشمندانه‏اى را اتخاذ کردند که ایران را از آن فضاى سنگین بین‏المللى خارج ساخت. معظم له با پرهیز از افراطگرى و تفریطگرایى، متناسب با شرایط که شامل چهار عنصر تهدید، فرصت، قوت و ضعف بوده است، رویکردهاى معقولانه و هوشمندانه‏اى را تجویز کردند.

اکنون تردیدى نیست که چنانچه مشى و رویکرد و هدایت‏هاى معظم‏له نبود، پرونده هسته‏اى ایران از دو حال خارج نبود، یا کاملاً تسلیم محض مى‏شد و یا منهدم مى‏گردید. اما در حال حاضر، نه تنها تسلیم نشدیم بلکه مقاومت بى‏نظیرى را برجاى گذاشتیم و به میزان زیادى خصم را از بعد سیاسى و حقوقى و فنى خلع سلاح کردیم و همه اینها مرهون هدایت صحیح و شجاعانه رهبر معظم انقلاب بود.

4- ترکیب آرمانگرایى و واقع‏گرایى‏

مقام معظم رهبرى همچون امام راحل، آرمانگرایى و واقع‏بینى را با هم مد نظر قرار مى‏دهد، توانست در عرصه عمل این دو را با هم تلفیق نماید. در سالهاى گذشته متأسفانه عده‏اى عرصه اجرایى کشور را برعهده گرفته بودند که بواسطه ضعف باورها و شدت فشارهاى بیرونى، آرمانها را فداى واقعیات آن هم واقع‏گرایى از نوع رئالیستى محض کردند.

5- اصول‏گرایى‏

نگاهى به مواضع و رویکردهاى مقام معظم رهبرى نشان مى‏دهد که اصول‏گراترین شخصیت در این عرصه بوده و در همین حال تنها مانع انفعال و تحجر در جهت گیرى خارجى مى‏باشد. در واقع رهبر معظم انقلاب همانطور که خود را وفادار آرمانهاى امام راحل(ره) مى‏دانستند، در عمل نیز مشى اصولى آن عزیز سفر کرده را حفظ کرده و توسعه دادند. موضع قاطعانه رهبر معظم انقلاب نسبت به آمریکا و استکبار جهانى و حمایت قاطع و صریح از ملل مستضعف و به ویژه فلسطین و ضدیت پایدار نسبت به رژیم صهیونیستى و اعتقاد به صدور و انتقال ارزش‏هاى اسلامى همچنان یادآور مواضع حکیمانه امام راحل(ره) است.

در واقع همانطور که معظم له به همه آحاد مردم و گروههاى سیاسى توصیه کردند که مرزهاى عقیدتى و ایدئولوژیک باید حفظ شود، خود در عرصه داخلى و خارجى به تمام و کمال رعایت کردند.

فرهنگ‏سازى‏ها

از دیگر ابتکارات تأثیرگذار ایشان، نامگذارى سال‏ها به عناوینى همچون سال پیامبر اعظم(ص)، رفتار علوى، حماسه حسینى، سال امام خمینى، پاسخگویى مسؤولان، انضباط اجتماعى، خدمتگزارى به مردم، عدالتخواهى، اتحاد ملى و انسجام اسلامى، تلاش مضاعف و همت مضاعف و جهاد اقتصادى است، نامگذارى‏هایى که در واقع یک نوع فرهنگ‏سازى در جامعه اسلامى بوده است.

بازگشت اصولگرایان به صحنه قدرت که با تدابیر ویژه و فرهنگ‏سازى‏هاى مستمر ایشان در قالب گفتمان عدالتخواهى و اصلاحات یعنى مبارزه با فقر، فساد و تبعیض صورت پذیرفت، از دیگر تدابیر سرنوشت‏ساز ایشان است که پرداختن به آن مجال واسع‏ترى را طلب مى‏نماید.

آینده‏نگرى و پیگیرى‏هاى مستمر و مستدام ایشان باعث گردید مسؤولان نظام، سندى به عنوان سند 20 ساله را تدوین نمایند که بر اساس آن، نظام اسلامى در سال 1404 هجرى خورشیدى باید در زمینه علمى، فناورى و اقتصادى به قدرت اول آسیاى جنوب غربى (خاورمیانه، آسیاى میانه و قفقاز) تبدیل گردد.

از دیگر ابتکارات ایشان، احیاى اصل 44 قانون اساسى است که کارشناسان از آن به عنوان یک انقلاب و جهش اقتصادى نام مى‏برند. با اجراى اصل 44، از تصدى‏گرى دولت در مناصب اقتصادى کاسته شده و بخش خصوصى و تعاونى‏ها، چرخه تولید و تجارت کشور را به حرکت در خواهند آورد. تزریق امید به ارکان دولت و مردم در سخت‏ترین و بحرانى‏ترین شرایط، از دیگر هنرهاى ناب رهبرى ایشان در طول بیست و سه سال گذشته بوده است، به گونه‏اى که در بحرانى‏ترین شرایط فرموده‏اند: من خود را غرق در عنایات و نعمات خداوند متعال مى‏دانم. اگر هر مدیر و مسؤولى صرفاً کار خود را خوب انجام دهد، دیگر هیچ نگرانى و دلهره‏اى ندارم.

این مهم را باید بدانیم که اگر در دهه اول انقلاب و در دوران غربت و تنهایى دفاع مقدس، براى حفظ موجودیت و بقاى خود مى‏جنگیدیم، امروزه سرنوشت منطقه به سرانگشتان ما سپرده شده است و آمریکا و متحدانش که در گذشته‏اى نه چندان دور با تفرعن از تغییر جغرافیاى سیاسى در جهان اسلام و تشکیل خاورمیانه جدید مى‏گفتند، اینک از ظهور و تولد خاورمیانه جدید با محوریت ایران اسلامى سخن مى‏گویند و ایرانى که زمانى بانک مرکزى تروریسم و محور شرارت نام گرفته بود، اینک به محور امید و رهایى آنان از گرداب عراق، لبنان، افغانستان، فلسطین و منطقه خاورمیانه تبدیل شده است.

دوستداران، شیفتگان و یاران وفادار حضرت امام خمینى(ره) و حضرت آیت الله العظمی خامنه‏اى (حفظه الله تعالى) مى‏باید بدانند و نیک هم مى‏دانند که این دو گوهر ناب، یک حقیقت با دو تجلى هستند که وظیفه همه ما، درک و معرفى شایسته و بایسته این حقیقت ماندگار و الهى به جامعه اسلامى و بشریت تشنه امروز و فردا است.

منبع:فارس نیوز


+نوشته شده در سه شنبه 91/3/16ساعت 11:42 صبحتوسط شاهد | نظر