سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
جریان انحرافی و فراماسونری

قسمت ششم ، تاریخ خبر:4/4/90

کاسموپولوتیسم یا جهان وطنی

یکی از اهداف فراماسون‌ها بلکه مهم‌ترین هدف آن‌ها تأسیس جامعه جهانی بر اساس اندیشه‌های اومانیستی است. این گروه –همان‌گونه که قبلاً یادآور شدیم- برای رسیدن به چنین وحدتی با تاکید بر ناسیونالیزم به دین‌زدایی می‌پردازند و برای دین‌زدایی نیز روند تدریجی طی کرده، ابتدا پلورالیزم دینی را مطرح و سپس نفی دین را در دستور کار خود قرار می‌دهند تا بشر را حول محور بی دینی متحد ساخته، سپس آیینی را که فراماسون‌ها به نام اخلاق بنا کرده‌اند جایگزین آن سازند. دکتر جیمز اندرسن که تحت تعالیم ژان تئوفیل دزاگولیه، قانون اساسی فراماسونری را در سال 1723 تدوین کرد، در این‌باره می‌گوید: تا قبل از وضع این قانون، فراماسون‌ها در هر کشوری از دین و شعایر مذهبی همان کشور پیروی می‌کردند؛ با وضع این قانون فراماسون‌ها بر آن شدند که دین خود را به یک سو نهاده و مذهب واحدی را اختیار کنند که همان پیروی از اخلاق و فضیلت باشد! بر اساس ماده یک قانون اساسی اندرسن، «درباره خدا و مذهب یک نفر ماسون به حکم شخصیت خود مجبور است از قانون اخلاق پیروی کند و اگر این هنر ماسونی را خوب درک کند هرگز ملحدی احمق و فاجری بی‌دین نخواهد شد و بر خلاف وجدانش رفتار نخواهد کرد.» (بررسی فراماسونری، انتشارات دفتر پژوهش‌های فرهنگی) فراماسون‌ها درباره این آیین که آن را دین جهانی می‌دانند، می‌گویند: «امروز یک دین جهانی متولد می‌شود، به آرامی می‌تواند شعور را به معنای واقعی کلمه ارضا کند... به موازات دین جهانی، اخلاقیاتی متناسب با این جهان‌بینی ایجاد خواهد شد... چنین دینی انسان‌ها را در جهان متحد خواهد ساخت. این دین فراماسونری است. این دین از طریق قلب‌ها منتقل خواهد شد... (هارون یحیی، فراماسونری جهانی، ص191) ماسون‌ها می‌خواهند از تمام جهان معبدی بسازند؛ اما معبد مورد نظر آن‌ها معبد دین واقعی نیست بلکه معبد اومانیزم است و رؤیای آن‌ها جهانی است که در آن انسانیت پرستش شود. این دین نوین بر اساس اصول اخلاق اومانیستی و غیر الهی ترسیم شده است. ماسون اعظم ترکیه، سلامی ایزپنداک، در این‌باره می‌نویسد: «طبق نظر ماسونری، به منظور رهاییدن انسان از اخلاقی که بر پایه منابع ماوراء طبیعه دینی است، باید اخلاقیاتی پی‌ریزی کرد که بر پایه عشق به انسان باشد که نسبی نیست. ماسونری در اصول اخلاقی سنتی خود گرایش‌های ارگانیک انسان، نیازها و ارضاهای او، قوانین زندگی اجتماعی و سازمان‌های آن، وجدان، آزادی، عقیده و بیان و نهایتاً همه چیزهایی که موجب ایجاد زندگی طبیعی می‌گردند را لحاظ کرده است. به همین دلیل، هدف او ترویج و تثبیت اخلاق انسان مدار در تمام جوامع است.» (فراماسونری جهانی، ص78) محمود هومن، فرمانروای شورای عالی ایران و فراماسون مشهور نیز در همین راستا با ترویج ناسیونالیزم پیشرفته، به نوعی وحدت فرهنگی یا کاسموپولیتیسم (حکومت جهانی) می‌رسد. وی با ارائه تعریفی از میهن ضمن رد نظراتی که میهن را به خاک، نژاد، زبان و... محدود می‌کند می‌گوید: "... میهن جایی است که من در آن‌جا تربیت یافته‌ام و در آن‌جا اخلاق انسانی و تاریخ یک دسته از انسان‌ها با یکدیگر هماهنگ شده است. اخلاق انسانی مفهومی کلی است و درباره همه انسان‌ها درست است." (تاریخ تحولات سیاسی ایران، ص588-590 به نقل از استاد مؤسسه مطالعات تاریخ... گفتار بزرگ فرمانروای آیین اسکاتی در جشن طریقت 1351، ص6)

 لیدر جریان انحرافی نیز در موارد متعددی از حکومت جهانی دم می‌زند و در ذهن مخاطب این‌گونه تداعی می‌شود که منظور وی از حکومت جهانی حکومت حضرت ولی عصر(عج) می‌باشد ولی تاکید او بر تمام شدن دوره اسلام‌گرایی و این‌که ضرورتی ندارد برای رسیدن به حقیقت از پوسته اسلام عبور کرد و مسلمان شد تا به حقانیت رسید، این احتمال را تقویت می‌کند که مراد وی از حکومت جهانی، حکومت حضرت مهدی(عج) نیست بلکه همان است که فراماسون‌ها و اومانیست‌ها آن را مطرح می‌کنند. او آینده بشر را به‌گونه‌ای ترسیم می‌کند که بر جامعه جهانی اومانیست‌ها منطبق می‌شود. وی می‌گوید: "جامعه آینده بشری متعلق به همگان است. هر مشرب فکری، هر مذهب فکری، هر مسلکی، هر منطقی، هر دینی، هر چه که در دنیا وجود دارد و دارای صبغه فکری است، آرم و نشان فکری دارد و پیام فکری دارد. تنها در صورتی که بتواند جامعه جهانی را با هم ببیند و همه انسان‌ها را محترم بشمارد این آینده از آن اوست، در این آینده (چون آینده از آن مردم است) هیچ جامعه‌ای در آینده برتر از دیگران نیست، هیچ کسی. در آینده، کشور معنا ندارد، نژاد معنا ندارد و آینده، آینده آن‌هاست.» بر این اساس و از منظر وی، مهدویت منحصر به جریان مذهبی نمی‌شود بلکه حرکت انسان‌ها به سوی یکدیگر و همایش آن‌ها از هر زاویه‌ای که اتفاق بیفتد مهدویت است! به عبارت دیگر می‌توان قالب را حفظ کرد و در درون آن وحدت فراماسونری و اومانیستی ریخت که همه انسان‌ها با انگیزه انسانی به سوی همدیگر می‌روند! او در این‌باره می‌گوید: «مسأله مهدویت صرفا یک بحث مذهبی و معنوی نیست که کسی بخواهد آن را بپذیرد یا نپذیرد و به آن ایمان بیاورد یا نیاورد. مسأله مهدویت همان همایش انسان‌ها و همدلی آن‌ها برای رسیدن به رفاه و آسایش و آرامش انسان‌هاست.» (سخنرانی در همایش مهدویت و مدیریت جهانی) بنابراین گرچه نامبرده سخن خود را با اللهم عجل لولیک الفرج و... آغاز می‌کند و از حکومت جهانی نیز سخن به میان می‌آورد ولی قراین و شواهد فوق نشان می‌دهد که این شعار‌ها به کاسموپولوتیسم و جهان وطنی فراماسون‌ها نزدیک‌تر است تا حکومت جهانی امام زمان(عج). و شاید به همین دلیل است که به جای حضرت ولی عصر(عج) از انسان کامل نام برده می‌شود که بر انسان کامل نوعی نیز انطباق می‌یابد.

نویسنده: حجت الاسلام قاسم روانبخش. ادامه دارد...


+نوشته شده در چهارشنبه 90/10/21ساعت 8:0 عصرتوسط شاهد | نظر