سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مجلس و ناگفته ها-3

ناگفته هایی از مجلس

قطعاً مجلس نهم اگر در ابتدای کار، این قانون تبعیض‌آمیز را که مثل حقوق مادام‌العمر است، اصلاح نکند، در مسیر اصولگرایی حرکت نکرده است، چون نماینده مثل همه کارکنان دولت می‌تواند مرخصی روزانه، مرخصی ساعتی و مرخصی استعلاجی بگیرد. یک ماه تعطیلات تابستانی در نظام جمهوری اسلامی برای مسئولینی که به عنوان پیگیری مطالبات مردم به قدرت و جایگاه‌های مهم رسیده‌اند، واقعاً تبعیض است. من هر وقت در مجلس این ماده را می‌بینم، یاد اوباما و کلینتون می‌افتم که مثلاً می‌گویند در مصاحبه‌ای در تعطیلات تابستانی در مزرعه ییلاقی‌اش این‌جور گفتند. این مال نظام‌های بخور و بخواب است، نه مال نظام 500 هزار شهید داده و قطعاً فسادانگیز است.

البته بعضی‌ها شاید از آن فرصت یک ماهه هم در راستای وظایف نمایندگی‌شان استفاده کنند، ولی در آئین‌نامه مجلس نباید چنین چیزی باشد، الان دو سه سال است که مجلس دارد در مورد کم کردن تعطیلات اقدام می‌کند. حتی وقتی دولت دو روز را تعطیل کرد، مجلس موضع‌گیری کرد. در یکی از همین سال‌ها در مجلس می‌خواستیم به تعطیلات تابستانی برویم، یک مصوبه در مجلس گذراندیم که مجلس با یک روز تعطیلی که دولت می‌خواست اعلام کند، مخالفت کرد و در رسانه‌ها بازتاب داشت. خود نماینده‌ها یک ماه رفتند تعطیلات تابستانی، ولی یک روز تعطیل را از طرف دولت نپذیرفتند. اگر تعطیلات بد است که واقعاً در نظامی که در برابر تحریم‌ها و فشارها قرار گرفته، بد هم هست، ولی این برای مجلس آن نظام هم بد است. مصوباتی از این دست که بعد نظارتی دارند، یعنی نشان می‌دهند، که ما می‌خواهیم نظارت را اول از خودمان شروع کنیم، اگر اینها را مجلس نهم از همان ابتدا بتواند مطرح و تصویب کند که البته این تا حد زیادی به هیئت رئیسه و رئیس مجلس برمی‌گردد و به این‌که آنها چگونه این فرآیند را مدیریت کنند.

روانبخش: روشن است که بر اساس قانون اساسی، نمی‌توانیم برای نماینده مجلس، نظارت بیرونی بگذاریم و مثلاً به دستگاه قضایی یا قوه مجریه بگوییم بر آن نظارت کنند. قاعدتاً باید نظارت در داخل خود مجلس باشد و سیستم در داخل خود مجلس طراحی شود.

رسایی: من می‌خواهم بگویم که اتفاقاً یکی از ایرادهای طرح نظارت فعلی این است که نظارت از درون است. این را همیشه گفته‌اند که چاقو هیچ‌وقت دسته خودش را که نمی‌برد و واقعاً حرف درستی است. مثالی بزنم. الان وقتی به بعضی از کمیسیون‌های مجلس نگاه می‌کنید، رئیس این کمیسیون‌ها هیچ تناسبی با آن کمیسیون ندارند و همه معترفند که مثلاً آقای ایکس اصلاً به درد این کمیسیون نمی‌خورد. پس چرا می‌شود رئیس کمیسیون؟ چون بر اساس زدوبندهای درون کمیسیونی انتخاب می‌شود. طرح نظارتی که خود نماینده‌ها می‌خواهند بر خودشان نظارت کنند، چون یک نظارت از درون است، نتیجه نمی‌دهد. حتی در ساختار بدن انسان هم، بدن روی بدن نظارت نمی‌کند. وجدانی که خداوند در درون انسان قرار داده در اختیار خود انسان نیست.

هیچ جا نظارت از درون جواب نمی‌دهد. اتفاقاً شکلی که هم نظارت از درون به حساب می‌آید، هم نظارت از بیرون به حساب می‌آید و هم منطقی است، نظارت شورای نگهبان است بر کار نمایندگان مجلس. همان‌طور که الان بعد از ثبت‌نام، شورای نگهبان در رفتار کاندیداها ـ‌نه در قانون‌گذاری‌ـ نظارت کرد و گفت این آقا صلاحیتش مسئله دارد یا این یکی صلاحیتش احراز نشده، چرا ما چنین حقی را برای شورای نگهبان قائل نباشیم که در طی 4 سال نمایندگی اگر بنده شرایط نمایندگی را از دست دادم، شورای نگهبان بتواند بیاید و روی این موضوع دست بگذارد. این، هم درون قوه است و هم نظارت از درون نیست که ما نمایندگان دچار زدوبندهای درون سازمانی با هم بشویم و من مراعات حال شما را بکنم و شما مراعات حال مرا بکنید. اگر نظارت در اختیار خود مجلس باشد، هیچ‌وقت در مجلس شاهد چنین تصمیمی نخواهید بود، ولی اگر در جایی مثل شورای نگهبان بگذاریم، نتیجه خواهد داشت.

*آقای دکتر کوچک‏زاده! اگر بخواهیم نظارت را نظام‌مند کنیم، آیا از نظر شما در کنار هیئت رئیسه نهاد دیگری مثل شورای نگهبان باید دیده شود؟

کوچک‌زاده: بنده و دوستان دیگر در طرح نظارت بر نمایندگان پیشنهادهایی داشتیم که مبتنی بر یک‌سری استدلال‌ها بود. ما فکر می‌کنیم اگر مجلس در رأس امور است که هست، هیچ مجموعه‌ای از داخل مجلس یعنی محاط نمی‌تواند بر محیط نظارت کند. از سوی دیگر رهبر انقلاب بحق می‌خواهند از سوی این مرکز نظارتی کشور بر آحاد نمایندگان خودش هم نظارتی صورت بگیرد. استدلالمان هم این است که حضرت سجاد(ع) در جایی می‌فرمایند: «المال الفتون»، یعنی مال فتنه است و انسان را منحرف می‌کند، پس باید این کار بشود.

ما استدلالمان این بوده و هست و بر این مبنا اگر بتوانیم، این طرح نظارت را اصلاح می‌کنیم و ارتقا می‌بخشیم. این مجموعه‌ای که در رأس امور است، تنها از سوی ولی‌فقیه می‌تواند نظارت بشود. ولی‌فقیه هم امور و وظایف خود را در دستگاه‌های مختلف تقسیم کرده است. یکی از دستگاه‌ها شورای نگهبان است. شورای نگهبان همین حالا در بحث نظارت تا موقع نامزدی و شرکت در رقابت‌های انتخاباتی، نماینده را رصد می‌کند. اطلاعات او را از دستگاه‌های چهارگانه می‌گیرد و با اطلاعاتی که خودش دارد و به هر حال به این نتیجه می‌رسد که فرد «الف» صلاحیت دارد و فرد «ب» صلاحیت ندارد. ما معتقدیم باید سازوکار از درون مجلس و با همراهی شورای نگهبان صورت بگیرد، چون مشروعیت نظارت از اینجا ناشی می‌شود، چون ولایت باید در آن باشد.

نظارت باید به نحوی باشد که مجموعه‌ای با دخالت شورای نگهبان تشکیل شود، یعنی نظارت شورای نگهبان که تا قبل از انتخاب شدن هست، پس از آن هم استمرار پیدا کند و اگر خلاف یک نماینده مسجّل شد، نوع و میزان مجازات را می‌توان به کمیته‌ای در مجلس ارجاع داد و در این قضیه مشکلی نیست. در وضعیت فعلی چیزی که پیش‌بینی شده این خطر را دارد و همین حالا هم می‌بینیم که در بسیاری از تصمیم‌گیری‌ها، تمایلات حزبی و سیاسی و حبّ و بغض‌‌های فردی دخالت دارد. روی ترکیب افراد در کمیسیون‌های تخصصی مجلس یا در هیئت رئیسه کمیسیون‌ها یک پژوهش مختصری بکنید، ببینید آیا این افراد با توجه به تخصصشان در کمیسیون‌ها جایگیری شده‌اند یا لابی‌ها و زدوبندهای منطقه‌ای و قومی تأثیر داشته است؟ من می‌گویم به همین دلیل، آن مجموعه‌ای که در طرح نظارت دیده شده است هم می‌تواند تحت تأثیر لابی‌ها قرار بگیرد و در جایی تخلف نماینده‌ای را ندیده بگیرد و تخلف واقع نشده‌ای را خدای نکرده برای نماینده‌ای گزارش کند. این دغدغه را اگر شورای نگهبان که نمایندگی از طرف ولایت دارد، بر عهده بگیرد، قابل برطرف شدن است.

*آقای روانبخش! نظر شما در مورد چیزی که الان تصویب شده است، چیست؟

روانبخش: من فکر می‌کنم در این بحث نظارتی، دست هیئت رئیسه خیلی باز است. در این طرح آمده چهار تن از نمایندگان به انتخاب مجلس، این خوب است، منتهی سازوکار انتخاب اینها به این شکل است که 8 نفر توسط هیئت رئیسه مجلس انتخاب می‌شوند و به صحن علنی می‌آیند تا 4 نفر از میان آنها انتخاب شوند، یعنی باز اعضای هیئت رئیسه می‌توانند اعمال نظر کنند که چه کسی بیاید بالا که یک وضعیت از بالا به پایین است. که باز منجر می‌شود به رقابت برای گرفتن کرسی‌های نظارتی.

روانبخش: الان فرض کنید که 20 یا 50 نفر برای شرکت در این هیئت نظارت آمادگی دارند و هیئت رئیسه می‌گوید این 8 نفر باشند، 8 نفری که ممکن است با هیئت رئیسه زدوبند داشته باشند. بعد به رأی‌گیری مجلس گذاشته می‌شود، منتهی مجلسی‌ها به همین 8 نفر می‌توانند رأی بدهند، یعنی آزاد نیست که کسانی که از میان نمایندگان توانایی دارند نامزد بشوند.

نکته بعدی این‌که باز در مواردی که مجلس می‌خواهد نظارت را اعمال کند، تبصره 1 ماده 4 می‌گوید مجازات‌های بندهای کاف و لام که اعلام یک یا چند تخلف نماینده در جلسه رسمی غیرعلنی یا علنی توسط رئیس مجلس، باید در جلسه مشترک هیئت رئیسه و هیئت نظارت تصویب شود تا اعمال کند. باز در اینجا هم دست هیئت نظارت بسته است، همان هیئت رئیسه‌ای که با نفوذ هیئت رئیسه روی کار می‌آید، باز در اینجا هم آن اختیارات را ندارد که بتواند مصوبه او را در مجلس اعلام کنند و باز هیئت رئیسه باید نظر بدهد.

در بند «م» آمده که لغو اعتبارنامه یا سه ما تعلیق نماینده از شرکت در مجلس یا کمیسیون مربوطه که باید با تأیید شورای نگهبان باشد که نکته خوبی است.

به نظر من این طرح، بیشتر هیئت رئیسه محور است تا هیئت نظارت محور و سیستم کنترل. مواردی که آورده‌اند خوب است، ولی ساختاری که چیده‌اند جواب نمی‌دهد. اگر این مجموعه‌ این جور انتخاب می‌شدند که مثلاً چهار نفر نمایندگان از میان کسانی که برای این کار داوطلب می‌شدند، رأی‌گیری بشود و چند نفر هم از حقوقدانان و فقهای شورای نگهبان عضو این کمیته باشند، چون شورای نگهبان یک سیستم نظارتی بر نمایندگان دارد، وقتی نمایندگان به این طرح رأی می‌دهند، شورای نگهبان هم حق نظارت پیدا می‌کند. خوب است که دو نفر هم از نمایندگان دستگاه قضائی با رأی نمایندگان در این کمیته منصوب شوند. فرضاً دستگاه قضایی 4 نفر را معرفی کند و نمایندگان به دو نفر از آنها رأی بدهند. اصل سیستم نظارتی باید قوی بسته شود، آن وقت می‌شود گفت که این طرح تا حدودی ضمانت اجرا پیدا می‌کند، ولی الان بیشتر هیئت رئیسه محور است تا نظارت محور.    

*با توجه به اختیارات کمیسیون اصل 90 در مورد رسیدگی به شکایات در مورد طرز کار، آیا نمی‏توان از همان بستر برای رسیدگی به بعضی تخلفات و مثلا زد و بندها استفاده کرد؟

رسایی: طرز کار با رفتارهای شخصی فرق می‌کند. شما بروید در کاهش تعرفه‌های خودرو نقش داشته باشید، نقش شما خیلی هم تقنینی باشد، می‌آیید در مجلس صحبت می‌کنید، مذاکره می‌کنید، نماینده‌ها را قانع می‌کنید، طرح می‌آورید، کاهش تعرفه خودرو تصویب می‌شود و در یک دکمه زدن ما 25 میلیارد تومان در یک قلم واردات نصیب یک واردکننده می‌شود و او هم خیلی راحت یک میلیارد تومان به شما می‌دهد. کجای این قضیه مشکل تقنینی دارد؟

این اصلاً به طرز کار ربط ندارد. در طرح نظارت مقصود ما غیبت و این چیزها نیست. یک نماینده یک حقوقی دارد و یک درآمدی. الان حقوق ما 2 میلیون تومان است، درآمدمان چقدر است؟ بستگی دارد. درآمد غیر از حقوق است. درآمد گاهی اوقات می‌تواند به شکل‌هایی باشد که وجاهت قانونی داشته باشد، مثل همین کاهش تعرفه خودرو. طرف می‌گوید خودروهای داخلی که به درد نمی‌خورند، باید بگذاریم خودروهای خارجی بیایند توی خیابان‌ها، بین کارخانه‌های ما و ماشین‌های خارجی رقابت ایجاد شود تا ارتقا پیدا کند. این در ظاهر خیلی حرف قشنگی است، ولی در باطن و پشتش، واردکننده با آن آدم بسته.

روانبخش: ببینید حضرت آقا با توجه به این نکته که ایشان از وضع کمیسیون اصل 90 مطلع هستند و در قانون اساسی هم بحث اصل 90 آمده و قانون اساسی هم این اختیار را به مجلس داده، وقتی در این سیستم ناکارآمدی می‌بینند سیستم نظارت را مطرح می‌کنند. به‌رغم وجود کمیسیون اصل 90، این سیستم نظارت یک ضرورت است و اصل 90 به تنهایی نمی‌تواند این سیستم نظارتی را اعمال کند. برای این‌که تخلف از قانون اساسی هم صورت نگیرد، مجلس باید این کار را انجام بدهد و مثلاً در کمیته‌ای که برای این مورد درست می‌شود، چند نفر از نمایندگان مجلس، چند نفر از فقها و حقوقدانان شورای نگهبان و افراد ذی‌صلاحیتی هم از بیرون از مجلس باشند که به تصویب مجلس برسند و بر مجلس نظارت کنند و در واقع کمیته منصوب خود مجلس می‌شود.

*غیر از ابزارهای نظارتی‏ای که برشمردیم و غیر از قانون اخیری که در خصوص نظارت تصویب شده و باید تکمیل شود، آیا ابزار نظارتی دیگری باقی مانده که بتوان از آن کمک گرفت؟

روانبخش: به نظرم در شکل سیستم نظارت و کنترلی که حضرت آقا می‌فرمایند، می‌شود در اینجا چیزی را در نظر بگیریم و آن این است که مردم باید بتوانند بر نمایندگان مجلس به عنوان نمایندگان خودشان نظارت کنند، باید بتوانند طبق قانون از نماینده‌ای که وظیفه وکالتی خود را درست انجام نمی‌دهد، مؤاخذه کنند. این با شکل‏دهی یک نظارت عمومی و مردمی ممکن است. برای اینکه چنین فرآیندی شکل بگیرد لازم است ترتیبی اتخاذ کنیم که مردم بیش از پیش در جریان عملکرد نمایندگان خود قرار بگیرند. نمایندگان باید به مردم گزارش بدهند که در مجلس چه کرده‏اند.

*در چنین شرایطی اهمیت جایگاه مجلس هم بیشتر برای متن جامعه فهم می‏شود و چون مردم مؤثر بودن مجلس را بیشتر درک می‏کنند، در انتخابات‏های مجلس هم جدی‏تر حاضر می‏شوند. البته طبیعتا راه این، پاسخگو بودن مجلس و نمایندگان است.

روانبخش: همین طور است. 

پایان


+نوشته شده در شنبه 91/2/16ساعت 9:16 عصرتوسط شاهد | نظر